انواع زنان - کهن الگوی پرسه فونه

در سومین  مقاله از سری مقالات شناخت انواع زنان بر اساس روایت خانم شینودا بولن که انواع کهن الگوهای مردانه و زنانه را بر اساس روانشناسی تحلیلی یونگی معرفی می کند ، برآنیم که کهن الگوی پرسه فونه  مبتنی بر کتاب شناخت انواع زنان از انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی بررسی کنیم . 

کهن الگوی پرسه فونه 

بر خلاف هرا و دیمیتر که نمایانگر الگوهای کهن الگویی هستند و به احساسات  نیرومند غریزی مربوطند پرسه فونه به عنوان یک الگوی شخصیت چندان الزام آور  احساس نمی شود. اگر پرسه فونه ساختار شخصیت را فراهم کند زن را برای آنکه به  جای مؤثر بودن تحت تأثیر دیگران واقع شود و در عمل مطیع و در نگرش منفعل  باشد آسیب پذیر مینماید همچنین دوشیزه پرسه فونه به زن اجازه میدهد که تا ابد  جوان به نظر برسد. 

الهه پرسه فونه از دو جنبه برخوردار بود کر و ملکه ی جهان زیرین این دوگانگی به  عنوان دو الگوی کهن الگویی نیز حاضر است زنان میتوانند تحت تأثیر یکی از این  دو جنبه واقع شوند میتوانند از طریق یکی به سمت دیگری رشد کرده یا میتوانند.  هم کر و هم ملکه را در روان خود حاضر داشته باشند. 

کر - دوشیزه ی کهن الگویی 

کر «دوشیزه ی بی نام و نشان بود؛ او نمایانگر دختر جوانی است که نمیداند  «کیست» و هنوز از خواسته ها یا قدرتهایش ناآگاه است. بیشتر زنان جوان پیش  از اینکه ازدواج کنند یا درباره ی شغلی تصمیم بگیرند یک دوره ی «کر» بودن را  تجربه میکنند. بقیه ی زنان برای بیشتر زندگیشان دوشیزه باقی میمانند آنها  تعهدی نسبت به یک رابطه کار یا هدف تحصیلی ندارند با این که ممکن است  در واقع در یک رابطه باشند شغلی داشته باشند یا در دانشکده یا حتی دوره ی  بعد از لیسانس حضور داشته باشند هر چه انجام میدهند اصیل و واقعی» به  نظر نمیرسد نگرش آنها نگرش زنی است که تا ابد نوجوان میماند دو دل درباره ی  اینکه وقتی بزرگ میشوند چه کسی یا چه چیزی میخواهند باشند و در انتظار  چیزی یا کسی که زندگی آنها را تغییر دهد. 

دختر مادر 

پرسه فونه و دیمیتر نمایانگر الگوی رایج مادر و دختر هستند که در آن دختر برای  ایجاد نمودن مفهومی مستقل درباره ی خودش بسیار به مادر نزدیک است. شعار این  رابطه این است مادر بهترین را میداند 

دختر پرسه فونه میخواهد مادرش را خشنود کند این میل او را بر می انگیزد تا یک  دختر خوب باشد - فرمانبردار مطیع محتاط و اغلب از تجربه ای که حتی ذره ای  خطر در بردارد پناه گرفته یا محافظت شده باشد. این الگو در سخن منظوم و  ساده لوحانه ی مادر انعکاس می یابد  :

مادر میتوانم برای شنا بروم بیرون؟ 

«بله، دختر عزیزم. 

لباسهایت را آویزان کن روی یک شاخه ی درخت گردو 

ولی نزدیک آب نرو» 

اگرچه مادر قوی و مستقل به نظر میرسد این ظاهر اغلب فریبنده است او ممکن  است وابستگی را در دختر خود پرورش دهد تا او را نزدیک به خود نگه دارد. یا ممکن  است به دخترش نیاز داشته باشد تا راه او را ادامه دهد و بتواند جانشین او در  زندگی باشد. نمونه ی کلاسیک این رابطه رابطه ی مادر مدیر صحنه و دختر بازیگر  است. 

گاهی پدر یک والد مسلط و مداخله گر است که دختری وابسته را پرورش میدهد.  نگرش بیش از حد نظارت گر او ممکن است فریب دهنده نیز باشد و نوعی  دلبستگی عاطفی بسیار نزدیک را نسبت به دخترش در برداشته باشد. 

علاوه بر پویشهای خانواده فرهنگی که ما در آن زندگی میکنیم دختران را برای  برابر دانستن زنانگی با رفتار منفعل و وابسته شرطی مینماید آنها تشویق میشوند  که همچون سیندرلا در انتظار آمدن شاهزاده و همچون زیبای خفته در انتظار بیدار  شدن رفتار کنند. انفعال و وابستگی مشکلات اصلی (۳۵۳) (kore) بسیاری از زنان  است. زیرا محیط کهن الگو را تقویت میکند و بنابراین جنبه های دیگر شخصیت  پرورش نمی یابند. 

زن آنیما (۳۵۴) 

ام استرها ردینگ (۳۵۵) تحلیل گر برجسته ی پیرو یونگ کتاب خود راه همه ی زنان را  با توصیف نمودن گونه ای زن آغاز نمود که برای همه ی مردها کمال مطلوب است.  این تیپ زن زن آنیما است که خودش را با خواسته های مرد تطبیق می دهد خود  را در نظر او زیبا میکند او را فریفته ی خود کرده و خشنود مینماید». او از خودش  به اندازه ی کافی آگاه نیست تا بتواند تصویری از زندگی ذهنی خود ارائه دهد» به  طور کلی بی خیال است؛ خودش یا انگیزه هایش را تحلیل نمیکند؛ او فقط هست؛ و  اغلب اوقات قدرت بیان خوبی ندارد»(۱) 

هاردینگ توصیف نمود که یک زن آنیما با سهولت فرافکنی تصویر ناخودآگاه مرد  را از زن این آنیما دریافت میکند و به طور ناهشیار با این تصویر وفق می یابد.  هاردینگ او را اینگونه توصیف میکند او مانند بلور چند طرفه ای است که به طور  خودکار بدون هیچ اراده ای از سوی خودش میچرخد... به واسطه ی این انطباق ابتدا  یک تراشه و سپس تراشه ی دیگر برای دیدن حاضر میشود و همواره آن تراشه ای که  بهتر از همه آنیمای مرد را منعکس میکند برای بیننده ارائه میشود (۲) 

پذیرندگی ذاتی زن پرسه فونه او را بسیار نرم و انعطاف پذیر می نماید. اگر افراد با  اهمیت زندگی او یک تصویر یا انتظار را به او نسبت دهند او در ابتدا مقاومت  نمی کند. او در این الگو همچون سوسمار کوچکی است که هر چه دیگران از او  انتظار دارند امتحان میکند این همان کیفیتی است که او را برای اینکه زن  آنیما» باشد آسیب پذیر می نماید؛ او به طور ناهشیار با آنچه یک مرد از او میخواهد  وفق می یابد با یک مرد او یک خوره ی تنیس است که در گروه باشگاه کشور جای  میگیرد؛ در رابطه ی بعدی پشت موتور سیکلت مینشیند و با سرو صدا به طرف  پایین بزرگراه حرکت میکنند برای سومی که او را در قالب یک دختر ساده ی معصوم  نقاشی میکند یک مدل است که البته برای او به واقع چنین نیز هست. 

کودک - زن 

پرسه فونه پیش از ربوده شدنش یک کودک - زن بود بی خبر از جذابیت جنسی  و زیبایی خود این ترکیب کهن الگویی از تمایلات جنسی و معصومیت در فرهنگ  ایالات متحده نفوذ میکند که در آن زنی مطلوب تصور میشود که یک بچه  گربه ی شهوت انگیز است زنی با ظاهر دختر خانه پهلویی که برهنه برای مجله ی  پلی بوی (۳۵۶ ژست میگیرد به طور مثال در فیلم معشوقه ی قشنگ بروک  شیلدز (۳۵۷) نقش زن - کودک کهن الگویی را بازی کرد یک دختر باکره ی خوش آیند  دوازده ساله در یک روسپی خانه که بکارتش به برنده ی مزایده فروخته شد. این  تصویر در فیلمهای بعدی او مرداب آبی و عشق بی پایان و در آگهیهای او برای  شلوارهای جین کالوین کلین (۳۵۸) ادامه یافت در همان زمان رسانه ها او را در قالب  دختر پرسه فونه گونه ی بی دغدغه و مطیع مادری که با استواری حرفه و زندگی وی را  اداره میکرد توصیف نمودند. 

زن پرسه فونه نباید در پیری جوان بماند یا به خاطر درک نکردن خودش به عنوان  زنی با تمایلات جنسی و شهوانی از نظر جنسی بی تجربه باشد. تا زمانی که از نظر  روان شناختی کر است تمایلات جنسی او خفته است. اگرچه او مردان را به این خاطر  دوست دارد که او را دوست داشته باشند اما فاقد اشتیاق است و احتمالاً به ارگاسم  نمی رسد. 

در ژاپن، حتی بیشتر از ایالات متحده زن آرمانی به پرسه فونه میماند. او آرام  متین و فرمانبردار است یاد میگیرد که هیچگاه نباید به طور مستقیم نه بگوید  او در حالی بزرگ میشود که به او می آموزند تا از برهم زدن هماهنگی با مخالفت  کردن یا مخالف بودن خودداری نماید زن آرمانی ژاپنی با مهربانی حاضر میماند اما  در پشت صحنه نیازهای مردان را پیش بینی میکند و به ظاهر تقدیر خود را  می پذیرد. 

راهنما به جهان زیرین 

اگرچه نخستین تجربه ی پرسه فونه با جهان زیرین به عنوان قربانی یک آدم ربایی  بود او بعدها ملکه ی جهان زیرین شد راهنمایی برای کسانی که از آنجا دیدار  میکردند. این جنبه ی کهن الگوی پرسه ،فونه همانند اسطوره اش در نتیجه ی تجربه و  رشد پرورش می یابد. 

به طور نمادین جهان زیرین میتواند نمایانگر لایه های ژرف تر روان باشد جایی که  خاطره ها و احساسات مدفون شده اند ناهشیار شخصی و جایی که تصاویر الگوها  غرایز و احساساتی که کهن الگویی هستند و نوع بشر در آن سهیم اند یافت میشوند  ناهشیار جمعی هنگامی که این حوزه ها در تحلیل کند و کاو میشوند تصاویر  زیر زمین در رویاها ایجاد میشوند رویا بین ممکن است در یک زیرزمین باشد  اغلب با راهروهای بسیار و اتاقهایی که گاهی شبیه پلکانهای مارپیچ هستند یا  ممکن است خودش را در یک دنیای زیرزمینی یا غاری عمیق بیاید که در آنجا با  مردم اشیا یا جانوران روبرو میشود و بسته به اینکه بیننده ی رویا از این حوزه در  وجودش بترسد یا نه وحشت زده هراسان یا علاقمند میشود. 

ملکه پرسه فونه و راهنمای جهان زیرین نمایانگر توانایی عقب و جلو رفتن در میان  واقعیت دنیای واقعی که بر مبنای ایگوست و ناهشیار یا واقعیت کهن الگویی  روان است. هنگامی که کهن الگوی پرسه فونه فعال است زن میتواند میان دو سطح واقع شود و هر دو را در شخصیت خود تلفیق نماید. همچنین ممکن است به عنوان  راهنمای کسانی که در رویاها و خیالبافی هایشان از جهان زیرین دیدار میکنند  خدمت کند یا ممکن است به آنانی که «ربوده میشوند و کسانی که تماس با  واقعیت را از دست میدهند یاری نماید. 

در کتاب من هرگز به تو وعده ی یک باغ رز ندادم ها ناگرین (۳۵۹) داستان حسب  حال گونه اش را درباره ی بیماری بستری شدن و بهبود یافتن یک دختر شانزده ساله ی  اسکیزوفرنیک (۳۶۰) که از واقعیت به سوی اسارت در یک قلمرو خیالی پادشاهی  عقب نشینی کرده بود نوشت گرین باید به روشنی تجربه ی خود را برای نوشتن  درباره ی آن به یاد آورده باشد در ابتدا قلمروی سال پناهگاه او بود یک دنیای  خیالی که تقویم مخفی زبان و شخصیتهای خودش را داشت. اما سرانجام  این دنیای زیرزمینی یک واقعیت وحشتناک را به خود گرفت. او در آن زندانی  شد و نتوانست رها شود؛ او جز در قالبهای کلی خاکستری در برابر خاکستری  و بدون هیچ ژرفایی و به طور مسطح مانند یک عکس نمیتوانست ببیند (۳) این  دختر یک پرسه فونه ی ربوده شده بود. 

بیماران روانی سابق میتوانند همچون پرسه فونه به راهنمایی کردن دیگران در میان  جهان زیرین کمک کنند من هرگز به تو وعده ی یک باغ رز ندادم هانا گرین رمان  صدای زنگ سیلویا پلات (۳۶۱) و ترانه های دری پریوین (۳۶۲) همچون راهنمایانی  برای کسانی که به ژرفای وجود خود کشیده میشدند و برای معنا کردن این تجربه  نیازمند یاری بودند خدمت کرده اند این زنان بیماران روانی بستری شده ای بودند  که بهبود یافتند و درباره ی ربوده شدن خود به دنیای افسردگی و جنون نوشتند.  همچنین چندین درمانگر خوب را میشناسم که وقتی زنان جوانی بودند به خاطر  بیماری روانی بستری شده بودند آنها برای مدتی توسط عناصری در ناهشیار اسیر  نگاه داشته شده و از واقعیت معمول بی خبر بودند آنها به خاطر تجربه ی دست  اولی که از ژرفای وجود خود دارند و بهبودشان اکنون به طور ویژه ای برای دیگران  سودمند هستند. چنین افرادی جهان زیرین را میشناسند. 

سرانجام بعضی از مردم بدون تجربه کردن کر اسیر پرسه فونه ی راهنما را  میشناسند. این موضوع درباره ی بسیاری از درمانگرانی که با رویاها و تصاویری کار  میکنند که در تخیل بیمارانشان ایجاد میشود صادق است. آنها بدون اسیر نگاه  داشته شدن در ناهشیار از نوعی درک و فهم نسبت به آن برخوردارند. آنها به طور  شهودی قلمرو جهان زیرین را میشناسند و با آن آشنا هستند. پرسه فونه ی راهنما  بخشی از روان آن فرد است کهن الگویی که عهده دار احساس انسی است که فرد  در هنگام رویارویی با زبان نمادین آیینهای مذهبی ،جنون تصورات یا تجربه ی  عرفانی وجد آمیز احساس میکند. 

نماد بهار 

بسیاری از مردم کرپرسه فونه یا دوشیزه ی بی نام و نشان را در قالب زن در دوره ای  از زندگی که جوان مردد و سرشار از تواناییهای ممکن است میشناسند. آن زمان  هنگامی بود که او در انتظار کسی یا چیزی بود تا برای شکل دادن به زندگی او جلو  بیاید پیش از اینکه کهن الگوی دیگری هیچ یک از آنها در یک مرحله ی متفاوت  راهنما بوده و فعال شود در فصول زندگی یک زن پرسه فونه نمایانگر بهار است.  درست همانگونه که بهار به طور ادواری در پی دوره ی شخم زنی و بعد از درو و  ماه های بی ثمر زمستان میآید ،حرارت نور بیشتر و رشد سبزیجات تر و تازه را به  همراه می آورد به همین ترتیب پرسه فونه نیز میتواند بعد از دوره های فقدان و  افسردگی از نو فعال شود. هر بار پرسه فونه در روان زن از نوپدیدار میشود بار دیگر  پذیرندگی نسبت به تغییر و تأثیرات جدید برای او امکان پذیر میشود. 

پرسه فونه جوانی سرزندگی و استعداد بالقوه برای رشد دوباره است. زنانی که از  پرسه فونه به عنوان بخشی از روان خود برخوردارند ممکن است در همه ی  زندگیشان نسبت به تغییر پذیرا و از نظر روحی جوان بمانند. 

پرورش دادن پرسه فونه 

پذیرندگی کهن الگوی پرسه فونه کیفیتی است که بسیاری زنان باید آن را پرورش  دهند. این موضوع به ویژه در مورد زنان آتنا و آرتمیس صادق است که بر حسب  عادت میدانند چه میخواهند و به طور قاطع اقدام میکنند. هنگامی که آنها  درباره ی اینکه کی و چگونه عمل کنند با ابهام روبه رو شده یا درباره ی اینکه چه  چیزی از بالاترین اولویت برخوردار است با عدم اطمینان مواجه میشوند به خوبی  عمل نمی کنند. به همین خاطر آنها باید توانایی پرسه فونه را در انتظار کشیدن برای  اینکه شرایط تغییر کند یا برای اینکه احساساتشان روشن شود پرورش دهند. 

توانایی انعطاف پذیر و گشوده یا نرم و قابل انعطاف بودن که گاهی به حد  افراط ویژگیهای بارز پرسه فونه هستند صفاتی میباشند که زنان دیمیتر و هرا  نیز اگر در انتظاراتشان (هرا) یا عقیده شان مبنی بر اینکه بهترین را میدانند دیمیتر)  گرفتار هستند باید پرورش دهند. 

ارزش مثبت قائل شدن برای پذیرندگی نخستین گام برای پرورش آن است. نوعی  نگرش پذیرنده نسبت به افراد دیگر میتواند به طور هشیار از طریق گوش کردن به  آنچه دیگران برای گفتن دارند تلاش برای دیدن مسائل از دیدگاه آنها و خودداری از  داوری های انتقادآمیز پیش داوری ها پرورش یابد. 

برخوردار بودن از نوعی نگرش پذیرنده نسبت به روان خود نیز میتواند پرورش  یابد. نخستین گام ضروری مهربانی نسبت به خود به جای ناشکیبایی و انتقاد از  خود است به ویژه در طی دوره هایی که زن احساس میکند بایر» افتاده است».  بسیاری زنان می آموزند که دوره های رکود میتواند فرجه های التیام بخشی باشد که  پیش از موجی از فعالیت یا خلاقیت رخ میدهد تنها پس از آن می آموزند که این  دوره ها را به عنوان یک مرحله و نه به عنوان نوعی گناه بپذیرند. 

پرورش دادن رویاها اغلب پاداش دهنده است تلاش برای به خاطر آوردن و  یادداشت کردن آنها در هر صبح تصاویر را زنده نگه میدارد. بینش نسبت  به معنای آنها اغلب هنگامی رخ میدهد که زمانی که فرد رویاها را به یاد  می آورد و درباره ی آنها فکر میکند آنها را ثبت نماید ادراک فراحسی (۳۶۳) نیز  میتواند توسط بسیاری از مردم هنگامی پرورش یابد که آنها برای به چنگ آوردن  اثرات ادراک فراحسی تلاش میکنند و می آموزند نسبت به تصاویری که به طور  خود به خودی در ذهن آنها بیدار میشود پذیرا باشند. 

زن پرسه فونه 

زن پرسه فونه از کیفیت جوانی برخوردار است. او ممکن است به واقع از سن خود  جوانتر به نظر برسد یا ممکن است چیزی دخترانه» در شخصیت خود داشته باشد  نوعی عنصر مراقب من کوچولو باش که ممکن است طی میان سالی و بعد از آن  دوام داشته باشد. من فکر میکنم زن پرسه فونه چیزی بید مانند در وجود خود دارد  که سعی میکند با شرایط یا شخصیتهای قوی تر وفق یابد. او که بسته به اینکه  باد چگونه بوزد ابتدا به یک سو و سپس به سوی دیگر میرود هنگامی که فشار  چندانی روی او نیست به جای خود بر میگردد و به شیوه ای معنادار بی تأثیر از  تجربه باقی میماند مگر اینکه تعهدی برقرار کند که او را تغییر دهد. 

پرسه فونه ی خردسال   

نمونه ی بارز پرسه فونه خردسال یک دختر کوچک خوب آرام و فروتن است. از آن  نوع دخترهایی که اغلب با پیراهنهای صورتی و تزئین دار آراسته شده است». او  به طور معمول یک کودک خوش رفتار است که دوست دارد دیگران را خرسند نماید  آنچه به او میگویند انجام میدهد و هر چه برایش انتخاب میکنند می پوشد.  یک مادر بیش از حد دلواپس اگر از دوره ی نوزادی با دختر خود مانند عروسک  شکننده ای که نیازمند محافظت و نظارت است رفتار نماید، تمایلی را که خود  پرسه فونه ی کوچک برای محتاط و مطیع بودن دارد تشدید می نماید. هنگامی که او  در زمانی که دخترش نخستین گامهای لرزان خود را بر میدارد بیشتر از اینکه شادمان  باشد نگران است که مبادا دختر کوچکش بیفتد و به خودش آسیب بزند، او نخستین  پیام از بسیاری پیامهای مشابه خود را انتقال میدهد مبنی بر اینکه تلاش برای چیزی  تازه و بنابراین دشوار با خطر و نگرانی برابر است هنگامی که او دخترش را به خاطر  اینکه چیزی را به تنهایی امتحان میکند سرزنش مینماید و به او میگوید «تو باید  اول از من سوال میکردی برای کمک منتظر من باش وابسته بمان تذکر بر زبان  نیامده ی اوست. 

احتمال دارد که پرسه فونه ی خردسال کودک درون گرایی باشد که به طور طبیعی  محتاط به نظر می رسد زیرا ترجیح میدهد نخست مشاهده کرده و بعد وارد ماجرا  شود. او به جای آنکه همچون کودکان برون گرا در ماجرا غوطه ور شود و به طور  مستقیم بیاموزد تا زمانی که بداند جریان از چه قرار است و چه قواعدی وجود  دارد بیشتر از کنار زمین تماشا میکند او پیش از آنکه تصمیم بگیرد آیا میخواهد در  کاری شرکت کند یا خیر باید خود را در حال انجام دادن آن تصور کند. اما مادر او  اغلب درون گرایی طبیعی وی را به اشتباه کمرویی تفسیر میکند. یک مادر خیرخواه  و برون گرا که دختر پرسه فونه ی خود را پیش از آنکه برای انجام کاری آماده باشد به  سمت آن هل میدهد اغلب به او فرصت نمیدهد تا آنچه خودش ترجیح میدهد  کشف نماید. پرسه فونه ی خردسال تحت فشار تصمیمت را بگیر!» احتمالاً به جای  اینکه مقاومت کند آنچه دیگری را خشنود خواهد کرد انجام میدهد؛ بنابراین او یاد  می گیرد که منفعل باشد. 

در مقابل با حمایت برای این کار پرسه فونه ی کوچک یاد میگیرد به شیوه ی درونی  خود برای دانستن اینکه چه میخواهد انجام دهد اعتماد نماید. او به تدریج یاد  میگیرد به طریقه ی پذیرای ذاتی خودش اعتماد کرده و از تواناییش برای تصمیم  گرفتن به شیوه ی خود و در زمانی که خودش تعیین میکند اطمینان حاصل میکند.  او به طور شخصی به اولویتهای خود دست یافته و به همین خاطر آنها برای او  مناسب هستند؛ با این حال او نمیتواند دلایل خود را بیان نماید زیرا آنچه را که انجام  میدهد به طور درونی درک میکند و نمیتواند خودش را به طور منطقی تشریح نماید. 

والدين 

دختر پرسه فونه اغلب دختر کوچولوی مامان است و با مادر خود در الگوی دیمیتر  پرسه فونه جای گرفته است. این نوع مادر اغلب با دختر خود همچون امتدادی از  وجود خویش رفتار میکند که به عزت نفس او کمک نموده یا از آن می کاهد. این  الگو می تواند به رابطه ای منجر شود که در آن روان مادر و دختر همپوشی دارند.  مادر مهمانی ها درسهای رقص یا پیانو یا حتی دوستان فرزند خود را آن طور که مادر  خودش تعیین میکرد انتخاب میکند برای دخترش آنچه که خودش در هنگام کودکی  خواهان آن بوده یا آن را از دست داده فراهم میکند بدون در نظر گرفتن اینکه  ممکن است دخترش نیازهای متفاوتی داشته باشد. 

دختر پرسه فونه برای نقض کردن این برداشت که او همان چیزهایی را برای خودش  میخواهد که مادرش برای او میخواهد کار چندانی نمیکند او بنا بر طبیعت خود  پذیرا و مطیع بوده و دوست دارد دیگران را خشنود کند در مقابل آرتمیس و آتنای  کوچک در سن دو سالگی وقتی نمیخواهند پیراهنی را بپوشند یا هنگامی که دیگران  کوشش میکنند تا آنها را از کاری که سخت مشغول آن هستند منحرف نمایند به  وضوح «نه!» میگویند. 

یک مادر آتنای علاقمند به کار که دختر او از نوع پرسه فونه است ممکن است از  خود بپرسد چگونه چنین شاهزاده ی کوچکی نصیب من شد؟ او ممکن است یک  لحظه از اینکه مادر این کودک است لذت ببرد و لحظه ی بعد از دو دلی آشکار دختر  خود و ناتوانی وی برای گفتن آنچه در ذهن دارد مایوس شود ناکامی مادر آرتمیس از  نوع دیگری است. او در پذیرفتن احساسات درونی دختر خود بسیار بهتر عمل میکند؛ 

خشم او به سوی فقدان اراده ی دخترش معطوف است. او دخترش را تشویق میکند تا  از خودش دفاع نماید ممکن است مادر آرتمیس و آتنا هر دو به دختر پرسه فونه ی  خود کمک کنند تا این ویژگیها را که برایشان ارزشمند است پرورش دهند یا ممکن  است احساس عدم شایستگی را آهسته به او القا نمایند. 

بسیاری از پرسه فونه های کوچک روابط نزدیکی با پدران خود ندارند. ممکن است  احساس مالکیت مادر دیمیتر که خواهان یک رابطه ی بسیار انحصاری با دخترش  است پدر را مایوس و دلسرد کرده باشد. یا اگر پدر یک شوهر سنتی باشد که به  خودش افتخار میکند هرگز کهنه ی بچه را عوض نکرده ممکن است بر آن باشد تا  هم چنان درگیر مسائل دختر خود نشود همان طور که برخی مردان یک دختر را به حال  خود میگذارند تا توسط مادرش بزرگ شود در حالی که به پسر خود مشتاقانه علاقه  نشان میدهند. 

به طور آرمانی پرسه فونه ی کوچک والدینی خواهد داشت که به شیوه ی درونی او  برای دانستن آنچه برای وی از اهمیت برخوردار است احترام میگذارند و به نتایجی  که وی به آنها دست مییابد اعتماد میکنند آنها تجارب گوناگونی را برای او  فراهم خواهند نمود اما او را به سوی آنها هل نمیدهند اینان پدر و مادری هستند که  آموخته اند به درون نگری خودشان بها دهند. 

نوجوانی و اوایل بزرگسالی 

تجربه ی دوران دبیرستان پرسه فونه ی جوان به طور معمول پیوستاری از اوایل زندگی  اوست. اگر او در رابطه ای بزرگ شده باشد که در آن مادر بهترین را میداند مادر او  همراهش خرید میکند لباسهای او را انتخاب میکند و بر انتخاب دوستان علایق  و قرار ملاقاتهای کنونی اش تأثیر میگذارد. او که به طور جانشینی از طریق تجربه ی  دختر خود زندگی میکند ممکن است از جزئیات قرار ملاقات ها و فعالیتهای  دخترش با حرص و ولع با خبر شود و ممکن است از دختر خود انتظار داشته باشد که  به او اعتماد کرده و او را در رازهایش همراه نماید. 

به هر حال نوجوانان نیاز دارند که برخی رازها را پیش خود نگاه داشته و قدری  خلوت داشته باشند. در این مرحله ی رشد والدین بیش از حد مداخله گر سبب به  تاخیر افتادن پرورش یک هویت مجزا در دختر خود میشوند. یک دختر نوجوان  از طریق همراه کردن مادرش در همه چیز به او اجازه میدهد تا بر آنچه باید  تجربه ی شخصی خودش باشد تأثیر بگذارد نگرانیها نظرات و ارزشهای مادرش بر  برداشتهای او اثر می گذارد. 

به طور نوعی زن پرسه فونه طبقه ی متوسط یا بالا در دانشکده حضور می یابد زیرا  در آن جا از زنان جوان با طبقه ی اجتماعی و سابقه او انتظار می رود - قرینه های کنونی مرغزارهایی باشند که پرسه فونه و دوستانش در آن بازی میکردند. تحصیل  به طور معمول برای چنین دختری یک سرگرمی است نه نوعی پیش نیاز حرفه ای او  سخت میکوشد تا تکالیف درسی انجام شده و مقالات نوشته شوند زیرا به آسانی  از کار خود منحرف شده یا دچار عدم اعتماد به نفس میشود. او بنابر خصلت خود  چندین رشته ی اصلی دانشگاهی ممکن را امتحان میکند اگر بتواند در یکی از آنها  مستقر شود اغلب به طور غیابی یا از طریق دنبال کردن شیوه ی کمترین مقاومت به  جای انتخاب فعالانه چنین میکند. 

زن پرسه فونه ممکن است یک دانش آموز حرفه ای باقی بماند یا ممکن است سرکار  برود. خواه بعد از دبیرستان یا دانشکده او تمایل دارد به جای یک حرفه یا شغل  مجموعه ای از مشاغل را داشته باشد و به سمتی که خانواده و دوستانش هستند  کشیده میشود. او از شغلی به شغل دیگر جابه جا میشود به این امید که یکی از  آنها او را به خود علاقمند نماید. هنگامی که ضرب الاجلها را برآورده نمیکند یا زمان  بسیاری را هدر میدهد ممکن است اخراج شود. 

زنان پرسه فونه در مشاغلی به بهترین نحو عمل میکنند که به ابتکار ثبات قدم یا  مهارتهای نظارتی نیازی ندارند او هنگامی بسیار خوب عمل میکند که بخواهد  رئیس خود را خشنود نماید و او مأموریتهای ویژه ای به وی بدهد که باید بی درنگ  انجام شود. پرسه فونه وظایف طولانی را به تعویق می اندازد او طوری رفتار میکند  که انگار میخوهد از تکلیف خلاص شود یا انگار زمان نامحدودی دارد. هنگامی که  هیچ چیز درست از آب درنیاید و موقع تحویل کار باشد او ناآماده است. در بهترین  حالت موفق میشود کار را در دقیقه ی آخر و در حالی که همه شب بیدار در تلاش  بوده است به انجام رساند. 

اگرچه برای زنی که به کر شبیه است کار هرگز اهمیتی ندارد اما اگر به ملکه ی  جهان زیرین تبدیل شود شرایط به طور کامل متفاوت است. آنگاه احتمال دارد وارد  یک زمینه ی خلاق روان شناختی یا معنوی شود؛ به طور مثال ممکن است به عنوان  یک هنرمند شاعر درمانگر یا واسطه ی روحی در جلسات احضار ارواح کار کند. به  طور معمول هر چه او انجام میدهد عميقاً شخصی و اغلب غیر متعارف است؛ او به  شیوه ای بسیار فردی و به طور معمول بدون مدارج تحصیلی مناسب» کار میکند. 

رابطه با زنان 

زن پرسه فونه ی جوان با دیگر زنان جوانی که شبیه خودش هستند، احساس راحتی میکند. او اغلب در دبیرستان یا دانشکده عضو انجمنهای خیریه ی زنان است و بر  حسب عادت شرایط جدید را به جای آنکه به تنهایی امتحان کند همراه با دختران  دیگر می آزماید. 

اگر زیبا باشد ممکن است دوستان زنی را به خود جذب کند که خودشان را چندان  زنانه تلقی نمی کنند و زنانگی پرورش نیافته ی خودشان را به او نسبت داده و سپس  با او همچون فردی استثنایی رفتار میکنند اگر در همه ی زندگیش با او به عنوان  فردی لطیف و گرانبها رفتار شده باشد چنین رفتاری را نسبت خود مسلم و بدیهی  خواهد دانست. اغلب نزدیک ترین دوست او دختری است که از شخصیت قوی تری  نسبت به وی برخوردار است. پرسه فونه در همسالان خود و زنان بزرگتر که به او  توجه کرده و از او مراقبت میکنند واکنشهایی مادرانه بر می انگیزد. 

رابطه با مردان ( که دختران را ترجیح میدهند ) 

زن پرسه فونه در کنار مردان یک زن - کودک است با حالت محجوب و جوان او  با الگوی کرپرسه فونه به عنوان نامعلوم ترین الهه و الهه ای که کمتر از همه تهدید  کننده بود، متناسب است. 

هنگامی که میگوید بیا هر چه تو میخواهی انجام دهیم همین مفهوم را  می رساند. 

سه دسته از مردها به سوی زنان پرسه فونه کشیده میشوند مردانی که به اندازه ی  او جوان و بی تجربه هستند مردان زمخت و خشن که به سوی معصومیت و  لطافت او کشیده میشوند و مردانی که با زنان «بالغ» راحت نیستند. 

لقب عشق جوان با طبقه ی اول جور است. در این روابط دبیرستانی و  دانشکده ای مرد و زن جوان به طور برابر در جستجوی بودن با جنس مخالف  هستند. 

طبقه ی دوم پرسه فونه - دختری خوب از یک خانواده ی خوب کهن الگویی را - با  یک مرد زمخت و آشنا به چم و خم زندگی شهری جور میکند. او مجذوب این  دختر محفوظ و مصون که این همه با او متضاد است میشود. در عوض پرسه فونه  نیز شیفته ی جاذبه ی شخصی نشئه ی جنسی و شخصیت مسلط او میشود. 

طبقه ی قالبی سوم شامل مردانی میشود که به خاطر دلایل مختلف با «زنان بالغ  راحت نیستند به طور مثال رابطه ی اردیبهشت و آذرگونه میان یک مرد مسن تر و  یک زن بسیار جوان تر صورت اغراق شده ی این الگوی پدرسالارانه ی کهن الگویی  است. تصور میشود که مرد مسن تر با تجربه تر بلندتر قوی تر و زیرک تر از  همسرش باشد و انتظار میرود که زن جوان تر بی تجربه تر کوچک تر ضعیف تر  با تحصیلات و هوش کمتر باشد تیپی که بیش از همه به این نمونه نزدیک است  پرسه فونه ی جوان است به علاوه پرسه فونه کاملاً در تضاد با تصویری است که  بسیاری مردان از «مادر» به عنوان یک زن قدرتمند یا زنی که به سختی خشنود  میشود دارند و این دلیل دیگری است برای اینکه چرا برخی مردان زنان جوان تر  را دوست میدارند یک مرد همراه با پرسه فونه احساس میکند که مردی قدرتمند  و مسلط است و قدرت یا آرمانهایش به چالش کشیده نمیشوند. همچنین احساس  میکند که میتواند بیگناه بی تجربه یا بی کفایت بوده و مورد انتقاد واقع نشود.  رابطه با یک مرد میتواند شیوه ای باشد که از طریق آن زن پرسه فونه از مادر مسلط  خویش جدا میشود سپس او مرحله ی پرسه فونه ی گروگان را تجربه میکند و  در آن سوژه ای است که برای به مالکیت درآمدن در یک منازعه ی قدرت بین مرد و  مادرش واقع میشود. او عاشق مردی میشود که مادرش او را دوست نمی دارد فردی  متفاوت از مرد جوان نجیبی که مادرش در نظر دارد گاهی اوقات پرسه فونه مردی  را از یک طبقه ی اجتماعی یا حتی یک نژاد متفاوت انتخاب میکند. مادر ممکن  است به شخصیت او اعتراض کند او کناره گیر و بی ادب است!» یا «او» ناسازگار  است... همیشه باید دیدگاه دیگری اتخاذ کند او ممکن است نخستین کسی باشد  که با دختر همچون یک شاهزاده ی نازپرورده رفتار نکرده است و هنگامی که دختر  نقش بازی میکند تحمل نخواهد کرد مادر دختر وحشت زده است. او مطمئن از  اینکه میتواند دختر همیشه مطیع خود را تحت تأثیر قرار دهد، به انتخاب او حمله  میکند. او نسبت به شخصیت منش یا پیشینه ی مرد اظهار تاسف میکند همچنین  گاهی داوری شایستگی یا اخلاق دختر خود را مورد تردید قرار میدهد. 

اغلب مادر این مرد را نوعی رقیب بالقوه تشخیص میدهد . در واقع همین توانایی  مرد برای ایستادگی در مقابل مادر پرسه فونه یکی از دلایلی بوده است که سبب شده  دختر پرسه فونه به سوی او جلب شود. 

اکنون ممکن است دختر پرسه فونه برای نخستین بار در زندگیش با مادر خود و  استانداردهای وی از رفتار دختر خوب اختلاف داشته باشد. مادر او یا خانواده اش  ممکن است او را از دیدن مردی که انتخاب کرده است منع نمایند. او ممکن است  به جای اینکه آشکارا مقاومت کند موافقت نموده و سپس برای دیدن او دزدکی از  خانه خارج شود. یا ممکن است مادرش را نسبت به ویژگیهای خوب او متقاعد کند.  بعد از گذشت مقدار معینی از این مبارزه به طور معمول مرد تقاضا میکند که او  با مادر خود روبرو شده یا از تلاش برای به دست آوردن تأیید مادرش دست بردارد. او  ممکن است از دختر پرسه فونه تقاضا کند تا با او زندگی کند ازدواج نماید آن مکان  را با او ترک کرده یا تماس با مادر خود را قطع نماید. او که بین این دو نفر گرفتار  است یا نزد مادرش باز میگردد و نقش دختر بازگرداندهی شده ی مطیع را بازی  می کند یا در تقدیر مرد شریک شده و با مادر خود قطع رابطه می نماید. 

اگر او به معنای واقعی یا به صورت مجازی از مادر خود دور شود، ممکن است سفر  خود را برای تبدیل شدن به انسانی مجزا و خود مختار آغاز کرده باشد او هنگام  مخاطره برای عوض کردن یک مادر مسلط با یک مرد مسلط نیز چنین میکند؛ اما  به طور معمول از طریق به مبارزه طلبیدن مادر خود تغییر کرده و دیگر شخص  مطیعی که زمانی بود نیست آشتی با مادرش میتواند دیرتر بعد از اینکه خودش  استقلال عاطفی را به دست آورد رخ دهد. 

تمایلات جنسی 

زنی که در مرحله ی دوشیزه پرسه فونه قرار دارد مانند زیبای خفته یا سفید برفی  است - خوابیده یا بی خبر از تمایلات جنسی خود در انتظار شاهزاده ای است که برای بیدار کردن او از راه برسد بسیاری از پرسه فونه ها سرانجام از نظر جنسی بیدار  می شوند. آنها در مییابند که زنانی شهوانی هستند و به اوج لذت جنسی دست  می یابند کشفی که بر عزت نفس آنها تأثیر مثبت دارد پیش از آن آنها احساس  می کردند دخترانی هستند که ظاهر یک زن را به خود گرفته اند درباره ی این جنبه ی  پرسه فونه بعداً در این فصل بیشتر بحث میشود 

ازدواج 

ازدواج چیزی است که اغلب برای زن پرسه فونه اتفاق می افتد. او هنگامی که  یک مرد میخواهد ازدواج کند و او را ترغیب میکند که پاسخ مثبت بدهد به سوی  ازدواج «ربوده میشود. اگر او نمونه ی بارز پرسه فونه باشد، ممکن است از اینکه  میخواهد ازدواج کند مطمئن نباشد او شیفته ی پافشاری و اطمینان مرد میشود و  تحت تأثیر این فرضیه ی فرهنگی قرار میگیرد که ازدواج چیزی است که انجام آن  از وی انتظار میرود زنان پرسه فونه بنابر طبیعت خود شخصیتی دارند که از نظر  سنتی زنانه است. آنها به فرد قوی تر تسلیم میشوند و به جای آنکه فعال باشند  پذیرا هستند آنها اهل رقابت نبوده و سمج و پر رو نیستند مردها آنها را انتخاب  می کنند نه برعکس  زن پرسه فونه یکبار که ازدواج کرد ممکن است دوره هایی موازی با اسطوره ی پرسه  فونه را طی کند یا ممکن است بدون تمایل عروس یا گروگانی شود که بین شوهر و  مادر خود گرفتار است. ازدواج ممکن است به یک رویداد دگرگون کننده ی ناخواسته  تبدیل شود که به واسطه ی آن دوشیزه یا دختر ابدی مانند کهن الگوهای هرا دیمیتر  و یا آفرودیت که از طریق ازدواج فعال میشوند به کدبانویی متاهل مادر و یا زنی  با تمایلات جنسی تبدیل شود. 

یک شوهر تازه ازدواج کرده ماجراهای دردناکی را بین خود و همسر پرسه فونه اش  شرح داد: «او طوری با من رفتار میکند که انگار من مسئول خراب کردن زندگیش  هستم در حالی که همه ی آنچه من کردم این بود که عاشق او شدم و خواستم که  بی درنگ با او ازدواج کنم هفته ی گذشته باید یک فرم را به بانک می رساندم و تمام  روزم پر از قرار ملاقاتهای پی در پی بود بنابراین از او خواستم که این کار را انجام  دهد و او مرا متهم کرد که با وی مانند یک خدمتکار رفتار میکنم عشق بازی تنها  هنگامی بین ما اتفاق می افتد که من آن را شروع کنم و بعد طوری با من رفتار  میکند که انگار به او تجاوز کرده ام. او از آنچه بینشان جریان داشت سردرگم  خشمگین و افسرده بود احساس میکرد همسرش با او طوری رفتار میکند که  انگار یک جانور بی عاطفه ی ستم کار است؛ احساس رنجش و بی قدرتی میکرد زیرا  همسرش طوری واکنش نشان میداد که گویی خودش پرسه فونه ی اسیر و شوهرش  هادس رباینده است که او را زندانی نگاه داشته است. 

زنان پرسه فونه ای که بدون تمایل ازدواج میکنند تنها تعهدی جزئی برقرار میکنند.  آنها با شروط ذهنی خود ازدواج میکنند یکی از آنها گفت «من با چند هم اتاقی  زندگی میکردم و شغل کسل کننده ای داشتم. او شاهزاده ی دلربایی نبود که خوابش را  دیده بودم اما همان چیزهایی را میخواست که من فکر میکردم خواستار آنم یک  خانه و خانواده قابل اعتماد هم بود بنابراین من به پیشنهاد او پاسخ مثبت دادم  این زن پرسه فونه تنها اندکی به شوهرش متعهد بود. از نظر عاطفی تنها بخشی از  اوقاتش را متاهل سپری میکرد و بقیه ی مدت درباره ی مرد دیگری خیالبافی میکرد. 

فرزندان 

اگرچه یک زن پرسه فونه ممکن است فرزندانی داشته باشد تا زمانی که دیمیتر  قدری در او فعال نشود خود را یک مادر واقعی احساس نخواهد کرد. او ممکن است  دختری باقی بماند که مادرش را یک مادر واقعی و خودش را فردی که تنها نقش  مادر را بازی میکند در نظر بگیرد یک مادر مداخله گر که به عنوان مادر بزرگ  مسئولیت نوه هایش را به عهده میگیرد سبب میشود که دختر پرسه فونه اش احساس  عدم کفایت کرده و بدین ترتیب مشکل را برجسته میکند او ممکن است بگوید  تو نمیدانی چطور یک بچه ی پر سر و صدا را نگه داری بگذار من نگهش دارم یا  من از او مراقبت میکنم تو استراحت کن» یا «تو» به اندازه ی کافی شیر برای بچه  درست نمی کنی - شاید باید به شیشه شیر رو بیاوری این اظهار نظرهای غالب  اعتماد به نفس دختر او را تحلیل میبرد. 

فرزندان زن پرسه فونه به شیوه های گوناگونی نسبت به او واکنش نشان میدهند.  دختری که نسبت به مادر پرسه فونه ی خود از اراده ی قوی تر و اهداف روشن تری  برخوردار است ممکن است به جای اینکه مادر به او امر و نهی کند کار به جایی  برسد که او به مادرش بگوید که چه باید بکند همچنانکه او بزرگ تر میشود - گاهی  در دوازده سالگی - دختر ممکن است نقشهایش را با مادر پرسه فونه ی خود تعویض  کند. بسیاری از چنین دخترانی هنگامی که در بزرگسالی به کودکی و نوجوانی خود  نگاه میکنند، ممکن است بگویند «من مادر نداشتم - من مادر بودم. اگر مادر و  دختر هر دو پرسه فونه باشند ممکن است بسیار به یکدیگر شبیه شوند به ویژه اگر  با هم زندگی کنند و به طور دو سویه به یکدیگر وابسته شوند. همچنانکه سالها  می گذرند این دو ممکن است به خواهرانی جدا نشدنی شبیه شوند. 

مادران پرسه فونه ی پسران جسور ممکن است احساس کنند که توسط آنها «زیر  گرفته میشوند حتی پسربچه های نو پا میتوانند مادران پرسه فونه ی خود را بترسانند  زیرا هنگامی که پسرها مصر و خشمگین هستند نسخه های کوچک تر مردانی قدرتمند  به نظر می رسند. از آنجایی که استفاده از قدرت در هر رابطه ای برای زن پرسه فونه  غریب است احتمال ندارد به چنین کودکی نشان دهد رئیس کیست». او ممکن  است به خواسته ی کودک تسلیم شود نتواند محدودیتی برای وی قائل شود و  احساس ناتوانی و قربانی شدن نماید یا ممکن است یک شیوه ی غیر مستقیم برای  تغییر دادن کانون قدرت پیدا کند با حیله خلق و خوی بهتری را در او ایجاد نماید  فریبش دهد تا از نیت خود منصرف شود توجه او را منحرف کند یا آشفته شود و  سبب احساس گناه و شرم در او شود. 

برخی پسران و دختران مادران پرسه فونه با داشتن مادران نامداخله گری که به آنها  عشق ورزیده و روحیه ی مستقل آنها را که از روحیه ی خودشان بسیار متفاوت  است تحسین مینمایند شکوفا میشوند. همچنین ممکن است یک مادر پرسه فونه  قوه ی تخیل و ظرفیت بازی کردن فرزندان خود را از طریق همراه کردن آنها در این  جنبه های خودش پرورش دهد اگر خود او فراتر از کرپرسه فونه رشد کرده باشد  میتواند آنها را برای ارزش نهادن به زندگی درونی به عنوان سرچشمه ی خلاقیت  راهنمایی کند. 

سالهای میانی 

اگرچه کهن الگوی کرپرسه فونه تا ابد جوان میماند خود زن پیرتر میشود. همچنان  که شکوفه ی جوانی خود را از دست میدهد ممکن است از هر چین و چروکی  که بر چهره اش میبیند پریشان شود موانع واقعی اکنون رخ میدهند و او را آگاه  میکنند که رویاهایی که زمانی آنها را به عنوان رویدادهایی امکان پذیر می پذیرفت  اکنون دست نیافتنی هستند. افسردگی میان سالی هنگامی رخ میدهد که این  واقعیت ها برای او آشکار میشوند. 

اگر او همچنان خود را با دوشیزه یکی بداند ممکن است به انکار واقعیت بپردازد.  او ممکن است در تلاش برای حفظ رویای جوانی برای از میان بردن چین و چروک  صورتش به جراحی پلاستیک اقدام کند. مدل مو و لباسهایش ممکن است برای زنی  چندین سال کوچک تر از او مناسب باشد؛ او ممکن است با درماندگی رفتار کرده و  برای زیبا بودن تلاش نماید با گذشت هر سال رفتار او نامناسب تر خواهد بود برای  چنین زنی افسردگی هرگز بی ارتباط با ظاهر او نیست 

اگر در میان سالی - به این خاطر که تعهدهایی برقرار کرده یا تجاربی داشته که او را  تغییر داده است - دیگر با کر پرسه فونه احساس نزدیکی نکند از افسردگی جان سالم  به در خواهد بود. در غیر این صورت افسردگی مرحله ای قطعی در زندگی او خواهد  بود؛ مرحله ای قطعی که ممکن است پیامدهای مثبت و منفی داشته باشد. این  مسئله ممکن است آغاز یک افسردگی دیرپای را نشان دهد و بعد از آن او شکست  خورده از زندگی بر جای میماند یا افسردگی نشانگر پایان یک نوجوانی طولانی  مدت و آغاز بلوغ خواهد بود. 

سالهای پایانی 

اگر زن پرسه فونه در جریان زندگی خود از کر به ملکه تبدیل شده باشد، ممکن  است در سن شصت و پنج سالگی و بالاتر حضور شاهوار شیخ دانایی را داشته باشد  که اسراری را میداند که زندگی و مرگ را معنا دار مینماید. او از تجارب عرفانی یا  روحانی برخوردار بوده و سرچشمهای از معنویت را در ژرفای درون خویش جاری  کرده است که ترسهایش را از پیر شدن و مردن بر طرف می نماید. اگر او به بلوغ  دست یافته باشد تعهداتی برقرار کرده و دیگر جنبه های خود را پرورش داده باشد؛  و با این حال ارتباط با کرپرسه فونه را حفظ کرده باشد بخشی از او از نظر روحی  جوان می ماند. 

زنی که زندگی را با پیروی از الگوی پرسه فونه آغاز کرده و سپس در آغاز یا میانه ی  بزرگسالی هرا دیمیتر یا آفرودیت را فعال نموده ممکن است در سالهای پایانی  عمرش به سختی ردپایی از پرسه فونه بر جای مانده باشد یا اگر بدترین سناریوی  ممکن برای پرسه فونه ادامه یابد ممکن است هیچگاه از افسردگی بهبود نیاید یا  ممکن است از آن مرحله به بعد شکست خورده از زندگی باقی بماند یا از واقعیت  کناره گرفته و در جهان زیرین خودش اسیر بماند.