زمینه سازهای تربیت متعادل و معقول

نیازهای متقابل والدین و فرزندان

سلامت و آرامش آدمی در گرو رفع نیازهای اوست از این رو یک انسان سالم و متعادل از یک طرف به تمامی نیازهای خود توجه دارد و از طرف دیگر سعی میکند توجه افراطی به هیچ یک از نیازها موجب بی توجهی به نیازهای دیگر نشود.

همان طور که اشاره کردیم بخش قابل توجهی از علت رفتارهای نادرست والدین و بچه های خانواده های غیر متعادل به نیازهای برآورده نشده ی آنها بر می گردد. والدین متعادل و معقول به اهمیت این نکته آگاه هستند و از افراط و تفریط پرهیز می کنند.

توجه و تلاش برای برآورده شدن همه ی نیازها باعث می شود که والدین متعادل و معقول نسبت به هیچ یک از نیازهای زیستی امنیتی محبت کردن و محبت دیدن و یا دیگر نیازهای سطوح بالاتر غفلت نورزند و همیشه به فکر رشد و تعالی و شکوفایی استعدادهای پنهان در وجود خویش و فرزندانشان باشند.

مهم ترین نیاز های والدین متعادل

 

 

نیاز های زیستی و امنیتی

والدین معقول و متعادل اگر چه به نیازهای خورد و خوراک و پوشاک توجه می کنند و آنها را مهم و ضروری می شمارند و همچنین برای ایجاد امنیت و اطمینان خاطر از حوادث آینده از امکاناتی نظیر انواع بیمه ها و ضمانت شغلی استفاده می کنند اما توجه آنها شکل افراطی ندارد و از ترس محرومیت ، زندگی را برخود یا فرزندانشان تلخ نمی کنند.

 

این گروه عمدتاً زندگی آرام و والدین متعادلی داشته اند ولی در بین آنها هستند کسانی که گذشته ی چندان درخشانی نداشته اند اما از سختی ها و دشواری های روزگار و شیوه های غلط تربیتی والدین خود درس عبرت گرفته و به جای افراط و تفریط یا ادامه ی آن شیوه ها اقدامات زیر را انجام داده اند

۱. قبل از هرچیز به خودشناسی پرداخته و با تحلیل تجربه های دوران کودکی عقده ها یا نیازهای برآورده نشده ی را کشف نموده اند.

۲ .با مطالعه یا مشاهده ی رفتارهای والدین گوناگون و مقایسه ی آنها با یکدیگر بهترین الگوها را برای خود انتخاب کرده اند.

۳. آنها لحظه لحظه ی ارتباط با فرزندان خود را فرصتی برای رشد، یادگیری، تجربه ی دوباره ی دوره های کودکی و تازه شدن در نظر می گیرند

 

نیاز به محبت کردن و محبت دیدن

 والدین معقول و متعادل به هیچ وجه خود را بی نیاز از محبت کردن و محبت دیدن فرض نمی کنند ولی محبت کردن آنها با محبت کردن والدین فرزند سالار فرق دارد. چرا که بسیاری از والدین فرزند سالار در واقع آگاهانه یا ناآگاهانه سعی می کنند رفتارهایی برعکس والدین خود را در پیش بگیرند و هر چه در گذشته آنها سرد و بی روح یا خشک و جدی بوده اند اینها مهربان و با گذشت یا سهل گیر باشند

 والدین معقول و متعادل که خود طعم محبت را چشیده اند یا اهمیت آن را فهمیده اند سعی می کنند بچه ها را از محبت غیر مشروط  خود محروم نکنند و با زبانی متناسب با سن بچه ها به آنها بفهمانند که وجودشان برای والدین ارزشمند است و این ربطی به نمره های تحصیلی یا اطاعت پذیری آنها ندارد.

 

نیاز به کسب شناخت و آگاهی بیشتر

والدین معقول و متعادل هرگز خود را انسان کامل و بی نیاز از اطلاعات و آگاهی بیشتر نمی دانند آنها از هر فرصتی مانند مطالعه ی کتاب یا جزوه، مشاهده ی یک برنامه تلویزیونی شرکت در دوره های آموزشی یا گفت و گو با والدین متعادل و معقول برای کسب آگاهی از بهترین شیوه های تربیتی یا نتایج تحقیقات انجام شده استفاده می کنند.

نکته ی قابل توجه این است که برخی ممکن است فکر کنند والدین معقول و متعادل حتماً باید سواد دانشگاهی داشته یا مشاور و روانشناس باشند حال آنکه عمدتاً این افراد سواد چندان بالایی ندارند ولی در عوض آرامش نسبی دیدی روشن و دلی زنده دارند.

 

نیاز به خودشکوفایی

والدین معقول و متعادل قبل از آنکه به تربیت فرزندان خود بیندیشند به فکر اصلاح رفتار و رشد و شکوفایی هرچه بیشتر خود هستند این افراد واقعا امیدوارند و به خود ایمان دارند و هر تغییری را اول از خود شروع می کنند البته ممکن است سن و سالشان زیاد باشد یا به لحاظ مالی شرایط درخشانی نداشته باشند ولی وقتی درباره ی آینده صحبت می کنند برق امید در چشمهای آنها درخشیدن می گیرد و لبخند رضایت برلبشان نقش میبندد

بنابراین اگر با پیرزنی مواجه شدید که در حال آموزش رانندگی بود و یا پیرمردی را دیدید که در صدد ثبت نام در کلاسهای آموزش زبان انگلیسی و یا استفاده از اینترنت بود زیاد تعجب نکنید چرا که با یک انسان متعادل و به احتمال زیاد یک والد معقول برخورد کرده اید یک انسان متعادل و معقول به همه ی نیازهای طبیعی خود توجه دارد و خودشکوفایی و کشف استعدادهای پنهان نیز از جمله نیازهای آدمی است.

چنین والدینی بدون کوچکترین تلاشی بهترین و عمیق ترین الگوهای تربیتی را در اختیار فرزندانشان قرار می دهند و به صورت غیر مستقیم به آنها می فهمانند که باید برای بهتر و بهتر شدن همیشه تلاش کنند

 

بسیاری از دلایل و توضیحات والدین متعادل و معقول در توجیه رفتارهای خود و باورهای

اساسی آنها حول محورهای زیراست

  • نیاز به خودشکوفایی حول محور مفاهیمی نظیر بررسی احتمال موفقیت در زمینه های جدید و گسترش حس کنجکاوی
  • نیاز به کسب آگاهی و گسترش شناخت، حول محور مفاهیمی نظیر آگاه شدن ، دانستن، اصلاح عقاید یا باورهای نادرست،  اصلاح روش ها یا شیوه های انجام فعالیت های گوناگون به ویژه اصلاح شیوه های تربیتی
  • نیاز به محبت کردن حول محور مفاهیمی نظیر توجه به فرزندان ، مراقبت از انها ، ترس از فشارها یا آسیب های روانی بر کودکان
  • نیاز به محبت دیدن حول مفاهیمی نظیر احساس حضور بچه ها در کنار خویش ،انتظار احترام متقابل والدین و فرزندان ، توقع توجه بچه ها به نیازهای والدین
  • نیاز به احساس امنیت و آرامش،  حول مفاهیمی نظیر توجه به اهمیت تضمین شغلی ، بیمه های اجتماعی و احساس ثبات اوضاع و شرایط مطلوب
  • نياز به رفع احتیاجات زيستى حول محور مفاهیمی نظیر توجه به اهمیت خوراک و پوشاک مناسب و رفع متعادل نیازهای زیستی و بدنی

 

چهل فکر و باور صحیح والدين معقول و متعادل

ا .من کار می کنم تا زندگی خودم و خانواده ام را اداره کنم نه این که زندگی همه را با کار زیاد به جهنم تبدیل نمایم.

۲. اگر بتوانم فرزندانم را تشنه همکاری و مشارکت در امور نمایم دیگر لازم نیست برای کنترل آنها مدام حرص بخورم

۳. آدمها و از جمله فرزندان من حق دارند طبق افکار و ارزشهای خودشان زندگی کنند.

 ۴. وقتی خشمگین می شوم یعنی این که فرزندانم روی من نفوذ و کنترل دارند.

 ۵. این فکر من است که دیوانه ام میکند نه کارهای بچه ها

۶.ابراز وجود بله ولی پرخاشگری و توهین به فرزندان نه

۷. اگر می خواهم فرزندانم با من درست رفتار کنند باید با آنها درست رفتار کنم.

۸.شیوه ی حرف زدن من با بچه ها مهمتر از محتوای حرفهاست.

۹.لازم نیست به کمال بیندیشم ، فقط باید سعی کنم همواره از گذشته مفیدتر باشم و اشتباهات والدینم را تکرار نکنم

۱۰. وقتی به فرزندانم میگویم نه  ، باید دلایل خودم را نیز بیان کنم

 ۱۱. بچه های من به دنیا نیامده اند که مطابق میل من زندگی کنند.

۱۲. من باید هم به حریم خصوصی خود احترام بگذارم و هم به حریم خصوصی بچه ها

۱۳ .با طفره رفتن مشکلات اعضای خانواده ی من حل نمی شود.

۱۴. بچه های من ارتباط می خواهند نه سکوت و قهر

۱۵ .شناختن محدودیت های بچه ها و پذیرش آنها نشانه ی هوشمندی است.

۱۶. باید در هرکاری اولویت بندی را رعایت کرد در وظایف والدینی هم همین کار را باید کرد یعنی باید مهمترین وظایف را شناخت و آنها را سرلوحه ی کار قرار داد.

۱۷. با امر و نهی فرزندان من مقید به اجرای احکام دین نم یشوند، آنها باید نسیم معنویت

را از رفتار و احساسات من احساس کنند.

۱۸. من تا حد توانم برای سلامت جسم و روان فرزندانم تلاش می کنم اما برای خریدن لباسها و غذاهای گران قیمت خودم را به دردسر نمی اندازم

۱۹. وقتی بچه ها مشکلی دارند نباید سریعاً اقدام به بازجویی تشخیص، تجویز و امر و نهی نمایم بلکه باید اجازه دهم که بچه ها متناسب با سن و سالشان با مسأله کنار بیایند و روبرو شدن با مشکلات را یاد بگیرند.

۲۰.به جای این که همیشه رفتارهای بد را تنبیه کنم بهتر است توجهم را به رفتارهای خوب  بچه ها مطوف نموده و از رفتارهای بد تا حد ممکن چشم پوشی کنم

۲۱.اگر دایم احساساتم را از خانواده و بچه هایم پنهان کنید کم کم نسبت به خودم هم غریبه می شوم  .

۲۲.هر آدمی بی همتاست در نتیجه هر یک از بچه های من هم سرنوشت و سرشت خاص خودشان را دارند و نباید آنها را با یکدیگر مقایسه کنم

۲۳.من باید به بچه ام اجازه بدهم و زمینه سازی بکنم که خودش را پیدا کند و خودش باشد.

۲۴.ثروت خوشبختی نمی آورد خوشبخت واقعی کسی است که عاشق خانواده اش باشد.

۲۵ .اعمال و رفتار بد بچه در گذشته نباید دست آویزی برای بی مهری در زمان حال و آینده ی و بکنند چرا که حساب «رفتار» بچه را باید از ذات و سرشت او جدا کرد.

۲۶. فروتنی بی جا دروغ گویی است. باید در مسایل تربیتی بچه ها  نقاط قوت و ضعف خودم را بپذیرم

۲۷.انتقاد سازنده و به جا با تحقیر و سرزنش فرق دارد.

۲۸.در ارتباط با بچه ها باید به حقوق مسلم خودم هم فکر کنم.

۲۹.من می توانم بچه ها را مجبور به اطاعت از خودم بکنم ولی آنها هرگز به زور عاشق من

نخواهد شد.

۳۰.اگر از بچه هایم انتظارات معقول داشته باشم آنها برای رسیدن به آن بیشتر تلاش می کنند

۳۱ .اگر عاشق بچه های خودم باشم باید به همکاری با آنها فکر کنم نه به کرسی شاندن حرف هایم

۳۲ .استفاده ی زیاد از بایدها زندگی را به کام بچه ها تلخ می کند

۳۳.من باید خواسته ها و انتظارانم را به بچه هایم اعلام کنم نه این که توقع داشته باشم آنها

ناگفته درکم کنند.

۳۴ .برای عوض شدن شیوه ی تربیتی ام با بچه ها باید اعمال و رفتارهایم را عوض کنم و از توجیه گذشته پرهیز نمایم.

۳۵. هیچ کس کامل نیست. اگر در ارتباط با بچه ها اشتباهی انجام دادم باید به آن اعتراف کنم

و آن را بپذیرم.

۳۶.من باید احساسات بچه هایم را بپذیرم ولی لازم نیست همیشه آنها را تایید کنم و احساسات را مبنای کار قرار دهم

۳۷. لازم نیست از بچه ها انتظار برخورد کاملا عادلانه داشته باشم

۳۸. رنج و گرفتاری می تواند برای بچه ها سازنده باشد. در صورتی که مشکل با دوره ی سنی و توانایی های آنها تناسب داشته و تلاشهای آنها در روبرویی با مشکلات مورد حمایت صحیح والدین قرار بگیرد.

۳۹ .در هیچ شرایطی اجازه ندارم بچه هایم را طرد کنم چرا که آنها پاره ی تن من هستند

۴۰. بچه ها بیشتر از این که از حرفهای من چیزی یاد بگیرند از رفتار و کردار من الگوبرداری می کنند.



عوض کردن گفت و گوی درونی

تغییر دادن گفت و گوی درونی تنها بازی با کلمات نیست بلکه این عمل به منزله ی دنبال کردن ،هدف احساس و باورهای جدید  است والدینی که در صدد تغییر گفت و گوی درونی خود بر می آیند در واقع میخواهند کاری کنند که نسبت به رفتارهای نادرست فرزندانشان واکنش های درستی نشان دهند.

 

بدین منظور هرگاه در ارتباط با فرزندان به مشکلی بر می خورند از خود می پرسند:

  • آیا ناراحت شده ام؟ عصبانی شده ام؟ احساساتم جریحه دار شده است؟
  • آیا میخواهم به فرزندم بفهمانم که با چه کسی طرف است یا قرار است به او کمک کنم از رفتار نادرست خود دست بردارد؟
  • آیا من نباید در هیچ موقعیتی ناراحت و عصبانی شوم؟ یا در چنین مواقعی بهتر است احساس خودم را بپذیرم و سعی کنم قبل از واکنش نشان دادن باور زیربنایی و تفسیرم را از رفتار فرزندم مورد ارزیابی قرار دهم؟

هرچه بیشتر این کار انجام شود آمادگی بیشتری برای پاسخ دهی صحیح به رفتار نادرست فرزندان ایجاد می شود.

 

باورهای والدین از کجا نشأت می گیرد؟

بطور کلی سرمنشأ باورهای ما یا در تجربیات دوران کودکی است و یا در واقعیتهای اخیری است که به تازگی تجربه نموده و یا با آن درگیر هستیم.

تجربیات گذشته

  • چیزهایی که برای والدین ما مهم بوده است
  • حرف های والدین
  • سبک فرزندپروری والدین
  • ارزش های خانواده پدری
  • تجربه های تلخ و شیرین
  • محتوای آموزشهای رسمی و مطالعات بعدی

واقعیات جاری

  • رسانه ها
  • باورهای رایج در جامعه
  • ارزشهای گروه های مرجع

 

احساسات سالم و متعادل والدین

احساسات پیامد گریزناپذیر باورها هستند پدری که باور دارد همکاری از کنترل بهتر است در مقابل کوچکترین استقلال طلبی یا عدم موافقت فرزندانش با افکار و ایده های خود دچار ناراحتی نمی شود این احساس آرامش پیامد مستقیم آن باور است.

البته والدین متعادل و معقول نیز در برخی مواقع دچار ناراحتی و یا عصبانیت می شوند اما آنها برخلاف والدین دیگر در ابراز احساسات یا تخلیه هیجانات خود راه افراط یا تفرید در پیش نمی گیرند بدین صورت که

  • اول = به منشأ احساسات خود توجه می کنند به محض احساس هیجانات نامطلوب احتمال وجود باورهای زیر بنایی نادرست را در نظر می گیرند.
  • دوم=  در مورد احساسات خود با فرزندشان صحبت می کنند احساسات خود را از فرزندان خویش پنهان نمی کنند و بدون تحقیر یا سرزنش با آنها در مورد احساس خود صحبت نموده و انتظاراتشان را شفاف و روشن بیان میکنند.
  • سوم =  به احساسات خود غنا و تنوع می بخشند سعی می کنند مخزن واژگان خود را بررسی کنندو ببینند که معمولا برای بیان هیجانات خود از چه اصطلاحاتی بیشتر استفاده می کنند. (چرا که استفاده ی بیش از حد از برخی واژه ها مانند ،عصبانیت یک عادت فرهنگی است تا بیان یک حالت درونی)

 

تمرین گسترش واژگانی که به احساسات اشاره دارند

به فهرست زیر نگاه کنید و ببینید در طی هفته ی گذشته احساسات خود را بیشتر با کدام یک از آنها نامگذاری کرده اید. دور واژه هایی که کمتر از آنها استفاده میکنید خط بکشید و در مورد آنها فکر کنید.

 

واکنش های متعادل والدین معقول

توجه به فرآیند طبیعی واکنشها

فرمول کلی هر نوع برخورد والدین با فرزندان به شکل زیر است

رفتار کودک----> باور والدین ----> احساس والدين -----> واكنش والدين

 

والدین متعادل و معقول توجه دارند که رفتارهای کودکان به خودی خود نه خوشحال کن هستند و نه ناراحت کننده، بلکه باور و تفسیر از آن رفتار است که موجب بروز احساسات مثبت و منفی میشود.

آنها بدون پیش فرض و با ذهنی آرام در مورد این فرآیند اندیشیده اند و همانند روان شناسان مکتب عقلانی - هیجانی این نکته را پذیرفته اند که برای تغییر احساسات باید باورهای زیربنایی آنها را اصلاح کرد. از این رو این والدین هرگز خود را از داشتن یک احساس، نکوهش نمی کنند و یا با خودخوری و عذاب وجدان فرآیند روبرویی با باورها را دشوارتر نمی کنند.

 

توانایی تغییر پاسخها و واکنشهای خویش

والدین معقول و متعادل می دانند که پدر و مادرها باعث ایجاد رفتارهای نادرست فرزندان خود نمی شوند ولی گاهی پاسخ دهی به شکلی که کودکان انتظار دارند، باعث تداوم آن رفتارها می گردد.


۱ - تصمیم گیری برای تغییر واکنشها

والدین متعادل ابتدا بررسی می کنند و می بینند وقتی که فرزندان آنها رفتار نادرست انجام می دهند چطور واکنش نشان میدهند؟ آنگاه تصمیم لازم را میگیرند. مثلاً مادری ممکن است با خود بگوید: وقتی فرزندم می بیند به خاطر رفتار نادرست او خودم را ناراحت می کنم به فرزندم کمکی نکرده ام بلکه در تقویت رفتار نادرست او با او همکاری نموده ام باید طرز واکنشم را عوض کنم

 

۲ - تغییر هدف سپس این والدین هدف خود را از روبرو شدن با رفتارهای نادرست فرزندان مشخص میکنند به عنوان مثال از خود می پرسند

  • آیا می خواهم او را لوس کنم یا کمکش کنم که متکی به نفس بار آید؟
  • آیا میخواهم نشان دهم که چه کسی رئیس است یا میخواهم فرزندم را مسؤولیت پذیر بار آورم؟ آیا می خواهم انتقام بگیرم یا اینکه به او نشان دهم که در کش میکنم؟
  • آیا میخواهم بچه ام را به صلابه بکشم یا او را با اعتماد به نفس تربیت کنم؟

 

بعد از طرح این سؤالات والدین می توانند در مورد میزان درستی واکنشهای خود ونتیجه ای که عاید فرزندشان میشود بهتر تصمیم بگیرند

 

۳-تغییر باورها و احساسات

در این مرحله والدین متعادل ،  احساس و باورهای زیربنایی آن احساسات را در نظر می گیرند برای این کار بهترین روش توجه به گفت و گوی درونی یعنی حرف هایی است که با خود میزنند دکتر برنز در کتاب ده قدم تا نشاط به ۱۵ روش برای شناسایی و تغییر افکار و باورهای نادرست اشاره کرده است .

 

 

 

 

نیازهای کودکان در خانواده های متعادل و معقول

کودکان سالم و متعادل همانند بزرگسالان آنهایی هستند که به تمامی سلسله نیازهای نسانی خود توجه می کنند زندگی با والدین متعادل این امکان را فراهم می کند که بچه ها سبت به همه ی نیازهای خود توجه یکسان داشته باشند.

بچه هایی که با والدین متعادل زندگی می کنند برای رفع نیازهای خود به رفتارهای رست و مقبول متوسل میشوند و کمتر سراغ افراط و تفریط می روند چرا که والدین آن ها ها به رفتارهای درست و آرام آنها پاسخ م یدهند از این رو باورهای نادرست درذهن چنین کودکانی کمتر شکل می گیرد

 

باورهای صحیح بچه ها در خانوادههای متعادل و معقول

باورهای درست به باورهایی گفته می شود که به رفتار درست و پذیرفتنی منجر میشود این باورها معمولاً زمانی شکل می گیرد که رفتارهای درست و معمولی بچه ها مورد توجه والدین قرار می گیرد عمدتاً باورهای بچه ها در این خانواده ها حول چند مفهوم کلی نظیر تعامل و همکاری مشترکه حق ابراز وجود مسؤولیت پذیری احترام متقابل و... شکل میگیرد

برخی از باورهای صحیح بچه ها در خانوادههای متعادل و معقول عبارتند از :

  • من باید به بزرگترها احترام بگذارم چرا که آنها هم به من احترام می گذارند.
  • هرگاه لازم باشد می توانم به شکل درست حرفم را بزنم و احساسم را بیان کنم.
  • هرگاه مشکلی پیش می آید باید ببینم مسأله مال کیست اگر صاحب مسأله خودم بودم مسؤولیت پیدا کردن راه حل با خودم است .
  • من در حیطه اختیاراتی که به من واگذار شده می توانم وارد عمل شوم و ابتکار به خرج دهم در چنین مواقعی هیچ ترسی از نتیجه ی کار ندارم چون والدینم از من حمایت می کنند.
  • دستورهای اخلاقی در خانواده ی من اهمیت دارد چراکه هم والدینم نسبت به رعایت این قوانین متعهد هستند و هم از من می خواهند که به این قوانین توجه کنم.
  • بزرگترها در بسیاری مواقع تجربه ی بیشتری از من دارند اما این به این معنی نیست که آنها همیشه درست میگویند و من در کلیه ی زمینه ها باید از آنها اطاعت کنم.
  • من این آزادی را دارم که بسیاری از کارها را به تنهایی انجام دهم ولی والدینم حاضرند در مواقع نیاز به من کمک کنند یا به اتفاق هم برخی کارها را انجام دهیم.
  • من مورد توجه والدینم هستم و اگر آنها گاهی از من انتقادی میکنند به منزله ی بی ارزشی یا بد بودن من نیست.
  • وظیفه ی اصلی والدین من در این دنیا توجه به من نیست آنها هم انسان هستند و باید زندگی خودشان را بکنند.
  • من نیازی به انجام کارهای عجیب برای جلب توجه والدینم ندارم چرا که آنها از تمامی رفتارهای من آگاهند و به موقع واکنش نشان می دهند
  • من با جسارت میتوانم در مورد حقوق و خواسته های خودم با والدینم صحبت کنم.
  • والدینم همیشه به من حق انتخاب می دهند من احساس میکنم بخش قابل توجهی از موفقیت هایم به خاطر انتخابهای خودم است.
  • میخواهم در کارها نقش فعال داشته باشم هرچه سهم بیشتری در امور گوناگون داشته باشم بهتر و بیشتر مورد توجه قرار می گیرم
  • میخواهم مستقل باشم. اگر بتوانم کارهایم را خودم انجام دهم و مسؤولیت شکست ها یا خراب کاری هایم را به عهده بگیرم بیشتر والدینم به من افتخار خواهند کرد
  • میخواهم کارها منصفانه بین افراد خانواده تقسیم شود اگر من همکاری و انصاف را سرلوحه کارهای خودم قرار دهم همه اعضاء خانواده شادتر می شوند.

 

چهار راهکار اصلی برای ترویج باورهای صحیح در کودکان

۱. شرکت دادن آنها در کارها =  با ترغیب بچه ها برای شرکت در کارهای مختلف و میدان دادن به آنها راه و رسم همکاری با دیگران را به آنها آموزش دهید.

۲.دادن حق =انتخاب با دادن حق انتخاب به فرزندان آنها طعم زندگی توام با انتخاب و اختیار را می چشند این فرایند باعث میشود بهتر و زودتر مسؤولیت پذیر شوند و در صورت موفقیت در یک کار بیشتر احساس افتخار و اعتماد به نفس نمایند.

۳. منصف بودن= با آموزش مساوات و عدالت در انجام کارها و پذیرش مسؤولیت ها و برخورد محترمانه با فرزندان آنها خیلی بهتر به شما اعتماد می کنند و اعتماد به والدین مقدمه ی اعتماد به دنیا و عدم نیاز برای کینه و انتقام جویی است. فراموش نکنید اولین گام در مسیر بهداشت روان کودکان این است که آنها را نسبت به اطرافیان و محیط پیرامون مطمئن کنیم

۴. توجه کردن و جرأت دادن =  با میدان دادن به بچه ها برای امتحان کردن فعالیتهای مختلف و آزمودن توانمندیهای خویش آنها جرأت ورزی و جستجوگری را یاد خواهند گرفت. اما این کافی نیست ما باید فرزندانمان را ترغیب کنیم که در مورد نگرانی ها و مشکلات خودشان صحبت کنند زمینه سازی برای جرأت ورزی کلامی در کنار جستجوگری عملی است که بچه ها را جسور بار می آورد

 

باورهای درست کودکان چگونه شکل میگیرد؟

ترکیب جو خانواده و ارزشهای بزرگترها است که به کودکان می فهماند خانواده به چه چیزهایی اهمیت می دهد والدین متعادل و معقول با انتخاب و یا اصلاح آگاهانه ی جو خانوادگی و ارزشهای خویش به طور غیر مستقیم به فرزندان خود خط می دهند.

 آگاهی از تأثیر آموزشهای غیر رسمی و یادگیری های غیرعمدی خانواده باعث می شود که این والدین مسؤولیت سنگین تری در قبال فرزندان خود احساس کنند. از این رو به عنوان مثال اگر در خانواده ی متعادل و معقول بچه ها به استقلال و اتکا به نفس ترغیب می شوند والدین سعی می کنند خودشان نیز در اداره ی منزل مدیریت صحیحی داشته باشند و در عمل اتکاء به نفس و خودکفا بودن را به فرزندان خویش نشان دهند.

 

البته همه ی خواهر برادرهای یک خانواده متعادل و معقول از رفتارها ارزشها و باورهای والدین به یک اندازه و یک شکل تأثیر نمی پذیرند این مسأله باعث می شود که این والدین در برخورد با هر یک از فرزندان خویش موقعیت او در خانواده مرحله ی سنی جنسیت و شخصیت خاص او را در نظر داشته باشند و برای تمام بچه ها نسخه ی تربیتی واحدی نپیچند!

 

انتظارات معقول والدین از فرزندان

هر کودکی آمیزه ی بی همتایی از صفات و رفتارهاست بعضی از این صفات و رفتارها تغییر نخواهند کرد. برخی نیز تا حدود مشخصی قابل تغییراند مثلاً قد کودک را نمی توان تغییر داد ولی روحیه ی اجتماعی او را تا حدودی میشود اصلاح کرد.

از این رو والدین متعادل سعی می کنند انتظارات معقولی از هر یک از فرزندان خود داشته باشند. بدین منظور آنها قبل از هرگونه امر و نهی یا تصمیم گیری در مورد سرنوشت کودک به موقعیت استعدادها، جنسیت و مرحله ی سنّی او توجه میکنند.

 

موقعیت کودک در خانواده های و متعادل

 تک فرزندی

تک فرزندها محور توجه هستند در نتیجه گاهی اوقات با بچه های دیگر کنار نمی آیند. بسیاری از تک فرزندها بیشتر وقتشان را در تنهایی،  با پدر و مادر و با دوستان خود می گذرانند.

آن ها گاهی اوقات بسیار خلاق هستند و اعمال پخته و بزرگ سالانه انجام م یدهند. در خانواده های معقول و متعادل که والدین به همکاری بچه ها در منزل و مسؤولیت پذیری آنها توجه دارند تک فرزندها فرصت بیشتری برای تعامل و همکاری و گفت و گو با والدین را پیدا میکنند و این امر می تواند موجبات شکل گیری اعتماد به نفس و پختگی بیشتری گردد.

 

فرزند ارشد

 فرزند ارشد زمانی تک فرزند بوده است. از دست دادن توجه برای او سخت است. فرزند ارشد دوست دارد رئیس باشد. بسیاری از فرزندان ارشد رهبری  ، و همکاری را یاد می گیرند. آنها مسؤولیت پذیری را یاد می گیرند چون کوچک ترها از آنها کمک می خواهند.

در خانواده های معقول و متعادل که فرزند ارشد از یک طرف با خواهر برادرهای کوچک تر از خود سروکار دارد و از طرف دیگر در والدین خود الگوهای همکاری و تعامل صحیح را مشاهده کرده است زمینهی بسیار خوبی برای تمرین ایفای نقش مثبت و مدیریت خواهر برادرها پیدا می کند

 

فرزند دوم

به فرزند دوم مثل فرزند ارشد توجه کامل نمی شود او سعی میکند پا به پای خواهر و برادر بزرگترش بیاید یا از آنها سبقت بگیرد فرزند دوم گاهی اوقات برعکس فرزند ارشد عمل می کند برای مثال اگر فرزند اول خانواده درس خوان است فرزند دوم سعی میکند از مسیری غیر از درس و تحصیل به موفقیت برسد.

در خانوادههای متعادل و معقول که به موقعیت بچه ها در میان اعضا خانواده و خصوصیات فردی هر یک از آنها توجه می شود این زمینه فراهم می گردد که فرزندان دوم واقعیت ها را بهتر بپذیرند و به جای جستجوی راه های میانبر برای مطرح نمودن خود و جلب توجه والدین در فضایی بدون مقایسه و نیاز به رقابت طلبی با خواهر یا برادر ارشد، در صدد کشف استعدادهای خود و شکوفایی آنها باشند.

 

فرزند وسط

فرزند وسط معمولاً بین فرزند ارشد و بچه های کوچکتر گیر کرده و تحت فشار است. فرزندان وسط معمولاً راه و رسم کنار آمدن با هر آدمی را یاد می گیرند. بعضی از فرزندان وسط به اندازه ی تک فرزندها و فرزندان ارشد اعتماد به نفس ندارند بسیاری از آنها البته دنبال انصاف هستند و وقتی بی انصافی را حس میکنند بچه های مشکل داری میشوند که برای جلب توجه دیگران به رفتارهای نادرستی دست میزنند.

 در خانواده های معقول و متعادل که معمولاً قوانین و معیار مشخصی برای تعامل در میان اعضا خانواده وجود دارد و فرزندان بزرگتر الگوهای صحیح ارتباط با دیگران را در رفتارهای والدین خود مشاهده کرده اند زمینه ی مظلوم واقع شدن بچه های وسط و زورگویی بچه هایی بزرگتر بسیار ضعیف است از این رو ریسک پذیری بچه های وسط و احتمال مشکل دار شدن آنها در این خانواده ها بسیار کم است.

 

فرزند کوچک

 فرزندان کوچک به اندازه ی فرزندان ارشد مجبور نیستند روی پای خود بایستند. این بچه ها گاهی اوقات رئیس مآب و متوقع می شوند گاهی نیز جذاب و دوست داشتنی. عده ای از جذابیت خود برای کمک گرفتن استفاده می کنند گروهی نیز تسلیم میشوند چون نمی توانند رفتارهای بچه های ارشد را انجام دهند

برخی هم حداکثر تلاش خود را به خرج میدهند تا به اندازهی خواهر – برادرهای بزرگ ترشان ماهر شوند.

در خانوادههای متعادل و معقول که بچه ها نیازی به مظلوم نمایی با تظاهر به ضعف احساس نمیکنند و معمولا خواسته های خود را در فضایی آزاد و بدون تحمیل با والدین در میان می گذارند احتمال بسيار كمى وجود دارد که بچه های آخر بخواهند از انجام مسؤولیتهای شخصی سرباز زده و وابسته و متکی به دیگران بار آیند

 

حرفها و اعمال والدین

اکثر والدین ناخواسته در ارتباط با کودکان از طریق رفتار، گفتار، نگاه، لحن و حتی سکوتهای معنی دار در برخی موقعیتها نگرش و انتظارات خاص خود و باورهای به خصوصی را به فرزندانشان القا می کنند

مثلاً والدینی را تصور کنید که در منزل در کنار کلیه ی اعضا خانواده مشغول نگاه کردن تلویزیون هستند و با یک آگهی تبلیغاتی در زمینه ی کتابهای کمک آموزشی مواجه می شوند. نوع توجه آنها به این آگهی حتی در صورتی که قصد خرید نداشته باشند، نشان دهنده ی نگرش و انتظار آنها از پیشرفت تحصیلی فرزندانشان است

والدینی که سریع شبکه های دیگر را می آورند یا آنهایی که با بی رغبتی و بدون هیچ هیجانی به خبر گوش م یدهند به طور غیر مستقیم بی آنکه کلمه ای به زبان آورند به فرزندان خود اعلام می کنند که یا امیدی به موفقیت بچه های خود ندارند و یا اصلاً چنین موضوعاتی برای آنها با اهمیت نیست

وقتی این والدین از یک طرف به فرزندشان می گویند ما به آینده ی تو امیدواریم و مطمئن هستیم که در درس و تحصیل موفق میشوی و از طرف دیگر مرتب به مدرسه ی او سر میزنند و به حضور در جلسات اولیا و مربیان اهمیت می دهند بیشترین تأثیر ممکن را به جای می گذارند.

والدین متعادل و معقول به تأثیر پیشگوی یهای غالباً تحقق پذیر اعتقاد دارند نسبت به تأثیر اعمال و حرکات خود بر فرزندانشان آگاه بوده و چه در قالب شوخی و چه به عنوان تحقیر یا سرزنش از عبارتهای منفی و ناامیدکننده استفاده نمی کنند. نکته ی قابل توجهی که در شیوه ی تربیتی این والدین مشاهده میشود این است که آنها سعی می کنند اعمال و گفتارشان هماهنگ باشد.

از این رو فرزندان این خانواده ها عمدتاً واجد صفات و رفتار و باورهای مطلوب و مورد انتظار والدین می شوند

والدین معقول به منظور پرهیز از دیکته کردن مستقیم یا غیر مستقم نقشهای از قبل  تعیین شده و ایجاد باورهای غلط در بچه ها به شیوه ی زیر عمل می کنند

  • همیشه دنبال فرصتهایی هستند که فرزندانشان تصویر جدیدی از خویش به دست آورند.
  • بچه ها را در موقعیتهایی قرار م یدهند که بتوانند خودشان را به گونه ای متفاوت ببینند.
  • به فرزندان خود برچسبها و عناوین مثبت نسبت می دهند و حتی در قالب شوخی نیز از القاب منفی استفاده نمی کنند
  • خودشان همان رفتارهایی را انجام میدهند که از فرزندانشان انتظار دارند
  • برای فرزندان خود منبع اطلاعات موثق هستند و پرسشهای آنها را بدون سوگیری و حب و بغض جواب می دهند
  • وقتی فرزندان آنها بر طبق برچسبهای منفی عمل میکنند احساس و یا توقع خود را به صورت روشن بیان می کنند

 

تجربه های تلخ و شیرین

بخش عمده ای از باورهای بچه ها نتیجه ی مستقیم تجربیات آنهاست. بچه های خانواده های معقول و متعادل که در اکثر موارد در محیطهای اجتماعی اجازه ی ابراز وجود پیدا می کنند و یا شکستهای آنها در میان جمع مورد تحقیر و انتقاد قرار نمیگیرد این باور در ذهنشان شکل می گیرد که توانمندیهای اجتماعی و روابط عمومی خوبی دارند.

 

آموزشهای مدرسه و محتوای کتب درسی

 محتوای کتب درسی بخش قابل توجه ی از آموزش های رسمی بچه ها را شامل می شود. این محتوا در جوامع معقول و متعادل به نحوی تنظیم می شود که بچه ها را به مسؤولیت پذیری هرچه بیشتر دراجتماعات ، استقلال شخصیت و خلاقیت فکری به موقع دعوت کند حکایتها داستان ها و اشعاری که برای کتابهای ادبیات انتخاب م یشود و یا حتی مثال هایی که در دروس مختلف برای تفهیم مطالب علمی مورد بحث قرار میگیرد همگی می توانند به طور بسیار تدریجی در باورهای بچه ها تأثیرگذار باشند.

 

تلویزیون و رسانه ها

همان طور که اشاره کردیم پیام های آشکار و پنهانی که در فیلم ها و سریالهای تلویزیون به خصوص (سی دی های کارتونی موجود در بازار ) مطرح می شود بخش قابل توجهی از باورهای عمیق بچه ها را شکل می دهد والدین معقول و متعادل سعی می کنند هنگام تهیه ی کالاهای فرهنگی برای بچه ها دقت داشته باشند و از القای ناخواسته ی خشونت، ترس، بی اعتمادی و بسیاری افکار و باورهای غلط دیگر در بچه ها جلوگیری کنند.

 

البته هیچ پدر و مادری نمی تواند خودش برای فرزندانش فیلم و یا کتاب تهیه کند و یا به طور کامل تمامی فیلمها یا کتاب هایی که بچه ها استفاده می کنند مورد ارزیابی قرار دهد راهکارهای عملی و مفیدی که در این زمینه وجود دارد این است که

ا. تا جایی که امکان دارد والدین بهتر است به ویژه تا قبل از ۸-۹ سالگی در تهیه کالاهای فرهنگی نظارت و حضور مستقیم داشته باشند. مثلاً از کودک بخواهند از میان دو یا چند فیلم یا کتاب مورد تأیید والدین یکی را انتخاب کند.

 ۲ .به سؤالهایی که بچه ها بعد از مشاهده ی فیلم ها مطرح می کنند با حوصله و دقت و به خصوص صادقانه جواب دهند. .

۳. از همان کودکی و متناسب با سن بچه ها سعی کنند رویکرد انتقادی و ارزیابی رفتارها و عملکرد شخصیتها و موضوعات داخل فیلم ها را به آنها آموزش دهند.

۴. وقتی بچه ها تحت تأثير فيلم ها و یا کتابها، رفتارهای عجیب و یا واکنشهای افراطی نشان دهند درصدد کشف و اصلاح تدريجى باور غلطی که در ذهن کودک شکل گرفته است باشند و شخصیتهای مثبت و منفی و باورها و رفتارهای هر کدام را از طریق بازی یا داستان گویی بدون آن که جنبه ی امر و نهی یا توهین و تمسخر داشته باشد به کودک معرفی کنند

 

احساسات متعادل و سالم بچه ها

باورهای درست بچه ها باعث می شود که آنها تفسیر صحیحی از رفتارها یا واکنشهای والدین داشته باشند. این تفسیرهای صحیح به طور طبیعی به احساسات سالم و هیجانات غیر افراطی منجر میشود.

البته در اینجا باید اشاره کرد که اگر چه فرزندان این خانواده ها کمتر دچار افراط و تفریط می شوند اما هنر این والدین در این نیست که بچه های آنها احساسات متعارض با باورها و انتظارات بزرگترها ندارند بلکه هنر آنها در شیوه ی روبرویی با احساسات فرزندانشان است.

 والدين متعادل احساسات بچه ها را به عنوان یک واقعیت بدون این که تأیید کنند می پذیرند چرا که آنها میدانند نباید جلوی بروز احساس را بگیرند بلکه باید به علت شکل گیری عواطف توجه نمایند و در صورت نیاز جلوی آب را از سرچشمه بگیرند.

 

واکنشهای متعادل بچه ها

واکنش های بچه ها در قبال رفتارهای دیگران درست مانند بزرگسالان است زیرا آنها نیز هنگامی که با یک باور درست رفتار والدین را تحلیل و تشریح کنند، دچار احساسات نامطلوب نخواهند شد و به تبع آن واکنشهای نادرست و افراطی نیز نشان نخواهند داد.

به فرمول کلی واکنشهای بچه ها توجه کنید

منابع شکل گیری باورها ------>باور کودک------ > احساس کودک ----->واکنش کودیک------>باور والدين------> احساس والدين-------> واكنش والدين

رفتار والدین = پدر به کودک می گوید اگر میخواهی به جعبه ابزارهای من دست بزنی باید از قبل به من اطلاع دهی و هر ابزاری را دوباره سر جایش بگذاری

باور کودک = کودک قبول دارد که هیچکس دوست ندارد دیگری وسیله های شخصی او را به هم بریزد و توصیه ی پدر هم در واقع یادآوری همین نکته است.

احساس کودک = کودک لحظه ای به گفته ی پدر فکر می کند و بعد احساس آرامش می کند.

واکنش کودک = کودک با کنجکاوی زیاد به سراغ جعبه ابزارهای پدرش می رود و مطمئن است که اگر صادقانه ماجرا را به پدرش بگوید مشکلی پیش نخواهد آمد. از این رو همیشه فعال و خودانگیخته عمل میکند

 واکنش والدين=  والدین نشاط و جستجوگری کودک را دلیلی برای درستی عقاید مثبت خود در مورد کودک تلقی می کنند

احساس والدين=  والدین دچار احساس شادی و غرور می شوند.

واكنش والدين =  والدین برای خودانگیختگی و استقلال بچه  ، اهمیت بیشتری قایل می شوند

۰
از ۵
۰ مشارکت کننده

جستجو در مقالات

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش

سبد خرید