مهارت های زندگی : توجه به نیاز ها

سومین مرحله ارتباط بدون خشونت یا همان ان وی سی توجه به نیاز ها است که پشت احساسات قرار دارند ،  یعنی ما باید بتوانیم شناسایی کنیم که این احساسات که در ما به وجود امده است بابت چه نیازی است که در ما پاسخ داده نشده است یا پاسخ داده شده است

بیایید این مقاله را با این نکته شروع کینم

نکته : قضاوت، انتقاد، تشخیص و تفسیر دیگران ،همه بیانگر نیازهای خود ما هستند یعنی اگر کسی بگوید «تو هرگز مرا نمی فهمی» به معنی آن است که نیازش به درک شدن برآورده نشده است . اگر همسری می گوید "این هفته هرشب تا دیر وقت

کار کردی، تو کارت را بیشتر از من دوست داری" در واقع میخواهد بگوید که نیازش به صمیمیت برآورده نشده است.

وقتی نیازهای مان را به صورت غیر مستقیم از طریق ارزیابی، تفسیر و استعاره بیان کنیم طرف مقابل آن را احتمالاً انتقاد از خود خواهد شنید و چون مطلبی به صورت انتقاد شنیده شود ، فرد متمایل میشود که نیرویش را صرف دفاع از خود یا حمله ی متقابل کند ، رابطه مان دچار اصطکاک عاطفی و در نتییجه دچار استهلاک عاطفی می شویم

اگر آرزوی پاسخ محبت آمیز از دیگران داریم، بیان نیازهای مان به صورت تفسیر یا تشخیص رفتار دیگران ، نتیجه ی معکوس خواهد داد. به جای آن، هر چه مستقیم تر بتوانیم بین احساسها و نیازهای مان ارتباط برقرار کنیم به همان اندازه برای دیگران راحت تر خواهد بود که به نیازهای ما پاسخ محبت آمیز دهند.

متأسفانه بیشتر ما هرگز نیاموخته ایم که به نیازهایمان فکر کنیم.اما اغلب یاد گرفته ایم هرگاه نیازهایمان برآورده نشد فکر کنیم دیگران چه اشکالی دارند ، به این دلیل است که اگر میخواهیم لباس ها در کمد آویزان شوند احتمالاً بچه ها را به خاطر رها کردن لباسها روی مبل تنبل می نامیم. یا همکارمان را که وظایفش را آن چنان که ما میخواهیم انجام نمیدهد بی مسئولیت خطاب می کنیم معمولاً وقتی مردم به جای بیان واضح نیازهای خود به تحلیل و سرزنش طرف مقابل می پردازند این وضع پیش می آید

بارها و بارها تجربه کرده ام از لحظه ای که انسان به جای صحبت از اشتباهات طرف مقابل ،  نیاز خود را مطرح کند ، امکان یافتن راهی که نیاز هر دو طرف مورد توجه قرار گیرد به مراتب افزایش می یابد آنچه در پی می آید بعضی از نیازهای اساسی انسان است که بین همه ی ما مشترک است

 

لیست نیازهای مان

استقلال

  1. انتخاب کردن آرزوها، اهداف و ارزشهای خود
  2.  انتخاب کردن روش خود برای تحقق آرزوها، اهداف و ارزش خود

 

گرامی داشتن

  1. بزرگداشت خلق زندگی و تحقق آرزوها
  2. بزرگداشت فقدان ها:  معشوق، آرزوها و.... (سوگواری)

 

کمال (تمامیت - یکپارچگی)

  1. اصالت
  2. خلاقیت
  3. معنى
  4. ارزش برای خود

وابستگی متقابل

  1. پذیرش
  2. قدردانی
  3.  صمیمیت
  4. تعلق
  5. توجه
  6. همکاری در غنی سازی زندگی  (نشان دادن قدرت خود با سهیم شدن در زندگی)
  7. امنیت عاطفی
  8.  همدلی
  9.  صداقت ( تقویت صداقت تا ما را قادر کند از محدودیت های مان بیاموزیم)
  10. عشق
  11. اطمینان خاطر مجدد
  12. احترام
  13. حمایت
  14. اعتماد
  15. فهم
  16. محبت

 

بازی

  1.  تفریح
  2.  خنده

 

ارتباط معنوی

  1.  زیبایی
  2. هماهنگی
  3. الهام
  4. نظم
  5. صلح

 

پرورش جسمانی

  1. هوا
  2.  غذا
  3. حرکت ، ورزش
  4. مراقبت از زندگی در برابر تهدیدها : ویروس باکتری حشرات و حيوانات طعمه خوار
  5. استراحت
  6. ارتباط جنسی
  7. سرپناه
  8. لمس
  9. آب

 

 

رنج حاصل از بیان نیازها در برابر  رنج حاصل از بیان نکردن نیازها

 

در جهانی که برای شناسایی و بیان نیازهایمان اغلب با بی رحمی قضاوت میشویم انجام این کار ممکن است بسیار وحشتناک باشد. مخصوصاً برای زنان که نسبت به انتقاد آسیب پذیرترند.

 قرنها تصویر زن ایده آل، زنی فداکار با انکار نیازهایش و آماده برای مراقبت از دیگران بود. چرا که زنان تربیت شده اند تا مراقبت از دیگران را مهم ترین وظیفه ی خود بدانند و اغلب آموخته اند نیازهای خود را نادیده بگیرند

 

مثال اول :

در یک کارگاه آموزشی در مورد سرنوشت زنانی که چنین اعتقاداتی را درونی کرده بودند بحث کردیم. اگر از این زنان بپرسید چه می خواهید طوری رفتار میکنند که دیگران هم قبول میکنند که آنها حقی برای ابراز نیازهایشان ندارند یا نیازهای شان مهم نیست برای مثال چنین زنی چون از بیان نیاز خود میترسد احتمالاً به جای اینکه بگوید روز شلوغی داشته، خسته شده و حالا در بعد از ظهر، وقتی برای خودش میخواهد؛

عبارتی محکمه پسند می گوید" میدانی در طول روز لحظه ای برای خودم نداشتم همه ی لباسها را شستم و اتو کردم ، بچه را دکتر بردم شام درست کردم، ناهار فردا را آماده کردم ، برای تعیین وقت جلسه ی آپارتمان به همه ی همسایه ها تلفن کردم (ملتمسانه)... حالا ممکن است که تو...؟

جواب همسرش خیلی کوتاه است «نه !» تقاضای زن با آن لحن ملتمسانه به جای محبت شنونده مقاومت او را بر می انگیزد.

 شنیدن و ارزش دادن به نیازهای پشت این گونه خواهش های زن سخت است. همچنین آنها به تلاش ضعیف زن برای بحث کردن از موضع آنچه او "باید" یا "سزاوار است که دریافت کند واکنش منفی نشان میدهند. در پایان گوینده دوباره بیان میکند که نیازش مهم نیست بدون اینکه بداند به گونه ای ابراز کرده که بعید بود پاسخ مثبت را جلب کند

 

مثال دوم :

در یکی از کارگاه های آموزشی که زنان در مورد خطرناک بودن بیان نکردن نیازشان صحبت میکردم ناگهان خانم میان سالی  وسط جلسه از جا برخاست بیرون رفت و پس از مدت طولانی با رنگ پریده برگشت

پرسیدم : " خوب هستیید ؟" گفت: "بله، یکدفعه چیزی را فهمیدم که تحملش برایم سخت بود."

پرسیدم : چه چیز را

پاسخ داد متوجه شدم که من ۳۶ سال از دست همسرم عصبانی بودم که به نیازهایم توجه نمی کند و حالا فهمیدم که خودم هرگز به طور واضح نیازم را به او نگفتم،

 مکاشفه ی ان زن دقیق بود ،  سعی کردیم بفهمیم چرا برای او چنین کاری این قدر سخت بوده است . ان خانم میان سال گفت که او در خانواده ی فقیری بزرگ شده بود و به خاطر می آورد که برادر و خواهرش او را در کودکی به دلیل خواستن برخی چیزها سرزنش می کردند ، تو نباید آن را بخواهی میدانی که ما فقیریم تو فکر میکنی " تنها آدم این خانه هستی؟" به این ترتیب او با این ترس بزرگ شد که خواستن آنچه نیاز دارد فقط به قضاوت و عدم تأیید منجر می شود

او تعریف می کرد که خواهرش بعد از عمل آپاندیسیت از مادر بزرگش ، یک کیف کوچک هدیه گرفت. ان زن میان سالی  که دختری ۱۴ ساله بود خیلی دوست داشت کیفی مثل آن داشته باشد. اما حتی جرأت نمیکرد دهانش را باز کند

 حدس بزنید چه کرد؟ بله او به درد پهلو تمارض نمود و نقش را تا انتها بازی کرد او را هم نزد دکتر بردند اما آنها بیماری را تشخیص ندادند و ناچار به جراحی شدند آن خانم  ریسک بزرگی کرده بود اما موفق شد. به او هم یک کیف کوچک هدیه داده شد  .  اما در همان موقع دو پرستار وارد اتاق شدند یکی از پرستارها دماسنج را در دهان او گذاشت. ان خانم میان سال که از رسیدن به کیف مورد علاقه اش درد را فراموش کرده بود، با گفتن امم اممم. و با  اشاره کیف را به پرستار دیگر نشان داد. پرستار گفت: «برای من؟ برای چی؟ متشکرم و کیف را برداشت ان خانم میان سال  که هرگز یاد نگرفته بود بگوید: «منظورم این نبود که آن را به شما بدهم. لطفاً آن را پس دهید.»

 کیف محبوبش را از دست داد این داستان ، نمونه ی وضعیت دردناک تمام کسانی است که نیازشان را آشکارا بیان نمی کـنند

 

 

تمرین

برای تمرین شناسایی نیاز ها ، دور شماره جمله ای که گوینده به مسئولیت خود در مقابل احساسات خود توجه می کند دایره بکشید

 

  1. وقتی مدارک شرکت را در اتاق کنفرانس جا گذاشتی مرا عصبانی کردی

پاسخ : اگر دور این شماره دایره کشیده اید ، هم عقیده نیستیم . به نظر من جمله بر این دلالت می کند که فقط رفتار دیگران باعث بروز احساس های گوینده است و مشخص کننده نیاز ها و افکار گوینده که در این بروز احساس های او سهیم نیست. برای اینکه گوینده نیاز ها ، افکار و احساس های او باشد می توانست بگوید :" وقتی مدارکت شرکت را در اتاق کنفرانس جا گذاشتی عصبانی شدم چون می خواهم مدارک مان محفوظ و قابل دسترس باشد"

 

  1. وقتی این را می گویی احساس خشم می کنم چون احترام می خواهم و کلمات تو را بی احترامی می شنوم

پاسخ : اگر دور این شماره دایره کشیده اید ، هم عقیده هستیم که گوینده مسئولیتش را در مقابل احساس هایش قبول کرده است .

 

  1. وقتی دیر آمدی مایوس شدم

پاسخ : اگر دور شماره دایره کشیده اید، هم عقیده نیسیتم . برای بیان نیاز ها و تفکراتی که زیر بنای احساس های گوینده است ، او می توانست بگوید " وقتی دیر آمدی مایوس شدم چون امیدوار بودم که بتوانیم در صندلی های ریف جلو جا بگیریم"

 

  1. ناراحتم که برای شام نیامدی چون امیدار بودم بتوانیم بعد از ظهر را با هم بگذارنیم.

پاسخ : اگر دور این شماره دایره کشیده اید ، هم عقیده هستیم که گوینده مسئولیتش را در مقابل احساس هایش قبول کرده است .

 

  1. چون گفته بودی که ان کار را می کنی و نکردی احساس ناامیدی می کنم

پاسخ : اگر دور این شماره دایره کشیده اید ، هم عقیده نیستیم. برای بیان  نیازها ، تفکراتی که زیر بنای احساس های گوینده است . او می توانست بگوید " وقتی می گویی آن کار را می کنم و انجام نمی دهی احساس نا امیدی می کنم چون می خواهم بتوانم به حرف تو اعتماد کنم "

 

  1. نا امید شدم چون دوست داشتم که تا حالا پیشرفت در کارم می داشتم

پاسخ : اگر دور این شماره دایره کشیده اید ، هم عقیده هستیم که گوینده مسئولیتش را در مقابل احساس هایش قبول کرده است .

 

  1. بعضی وقت ها با کوچک ترین حرف می رنجم

پاسخ : اگر دور این شماره دایره کشیده اید، هم عقیده نیستیم . برای نیاز ها و تفکراتی که زیر بنای احساس های گوینده است ، او می توانست بگوید " بعضی وقت ها با کوچک ترین حرفی می رنجم چون به قدردانی نیاز دارم نه انکه مورد انتقاد قرار گیرم"

 

  1. خوشحالم که ان جایزه را دریافت کردی

پاسخ : اگر دور این شماره را دایره کشیده اید، هم عقیده نیسیتم . برای نیاز ها و تفکراتی که زیربنای احساس های گوینده است ، او می توانست بگوید " خوشحالم که آن جایزه را دریافت کردی چون امیدوار بودم  از تو بخاطر آن همه تلاشی که برای آن پروژه انجام دادی قدردانی شود"

 

 

  1. وقتی صدایت را بلند می کنی می ترسم

پاسخ : اگر دور این شماره را دایره کشیده اید، هم عقیده نیستیم . برای نیازها و تفکراتی که زیربنای احساس های گوینده است ، او می توانست بگوید " وقتی صدایت را بند می کنی می ترسم چون به خودم می گویم شاید کسی اینجا اسیب ببیند و نیاز دارم مطمئن باشم که همه ی ما اینجا امن خواهیم بود"

 

  1. سپاس گذارم که پیشنهاد دادی مرا برسانی چون نیاز دارم قبل بچه هایم به خانه برسم

پاسخ : اگر دور این شماره دایره کشیده اید ، هم عقیده هستیم که گوینده مسئولیتش را در مقابل احساس هایش قبول کرده است .

۵
از ۵
۲ مشارکت کننده

جستجو در مقالات

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش

سبد خرید